• بازگشت به صفحه اصلی
  • woensdag 1 april 2009

    پیام الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم

    پیام الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم
    رهبروبنیاد گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان و
    رئیس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ج.ا

    و سید نورالله سادات رئیس شورای مرکزی حزب ج .م.ا.ا.
    بسم الله الرحمن الرحیم
    علمای کرام ، محاسن سفیدان معزز ، فرهنگیان و روشنفکران عزیز ، اعضای دارالانشا ، کمیته سیاسی وشواری مرکزی ، و تمام اعضاو هواداران جنبش ملی اسلامی افغانستان،
    هیئت رهبری و اعضای رزمنده جنبش جوانان افغانستان و جنبش زنان افغانستان ،
    هموطنان عزیز !
    خرسندم که یکبار دیگر توفیق الهی برای مان دست میدهد تابه بهانه سال نو وبهار نو یکدیگر را به آغوش میکشیم ، وبا قلوب مالامال از صمیمیت شروع سال دیگر از زنده گی مان را جشن میگیریم .
    تجلیل از سال نو وبهار نو درحقیقت تجدید یک درس تاریخی است که به ما حکایتهای تلخ وشیرین از گذشت زمان و عمر مان را بیان میکند.
    تجلیل از سال نو نیز زمانی معنی مییابد وموثر واقع میشود که گذشته وانچه انجام یافته مورد بررسی ومطالعه قرار گیرد ودرس های نو و گامهای آینده به اساس آن استوار گردد.
    هموطنا ن عزیز ، خواهران و برادران گرامی !
    جوانان غیور وباشهامت !
    ایام بهار پرموج ترین لحظات هیجانی خاطرات مانرا تازه میسازد. درست درهمین روزها ، یکنیم دهه قبل رستا خیز عظیم شما درمقابل فاشیزم و بیعدالتی شکل میگرفت ، قیام شمال وفتح شهر های جوزجان ، فاریاب ، سرپل ومزارشریف ، بغلان ، سمنگان ، کندوز یکی پی دیگر در همین روز ها آغاز شده بود.
    با قیام شمال بساط حاکمیت فاشیستی برچیده شد و برای اولین بار صدای عدالت اجتماعی وبرابری حقوق همه شهروندان افغانستان بلند شد. و طلسم امتیاز طلبی و افزون خواهی و هژمونیزم در کشورما نیز برای ابد ازهم پاشید. نخستین گامها به خاطر تاسیس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان برداشته شد.
    اگر بیاد بیاورید قیام شمال درپی به اوج رسیدن استبداد و خودکامه گی های عده یی صورت گرفت که درکشور فضای اختناق و دیکتاتوری راحاکم نموده بودند .دران دوران کابوس ظلم و بیعدالتی بر خانه خانه ملت مان سایه افکنده بود. ترس ، رعب و وحشت حکمروایی میکرد. روحیه هموطنان ما چنان خوردو خمیر شده بود که حتی بعضی ها جرئت انرا نداشتند تا هویت قومی و حقیقت اتنیکی خویش را آشکارا ابراز نمایند،از سخن گفتن به زبان مادری خود احتراز میکردند و از منسوب بودن به یک قوم ترکی،احساس حقارت مینمودند. زیرا سیاست اضمحلال قومی مانند اختاپوت عمل میکرد. تخم دشمنی عمیق علیه همه اقوام به ویژه ترک تباران از طرف عناصر مشخص درمیان جامعه پاشیده میشد. وضعیت غیر قابل تحملی به بار آمده بود.ازسوی دیگر اوضاع سیاسی درعموم کشور به بن بست مواجه شده بود. درفرایند قیام شمال جنبش ملی اسلامی افغانستان پایه گذاری گردید.
    ما قربانی های فراوانی دادیم تا نو نهال جنبش رابه درخت پرثمری تبدیل نماییم که همه از آن بهره مند شوند. در این راه صدها هزار جوان به شهادت رسید؛ تا آنانی که موجودیت مارا انکار میکردند به حقانیت دعوای ما سر تسلیم فرود آوردند. جنبش ملی اسلامی افغانستان میراث گرانبهایی است که ملت ما دربدل پرداخت بزرگترین هزینه مادی ومعنوی آنرا بدست آورده اند.
    اعضای رزمنده جنبش ملی اسلامی افغانستان
    جوانان دلیر ، آینده سازان پر افتخار !
    فراموش نه نمایید که « جنبش » فریاد عدالت وبرابری ، اتحاد وبرادری و احترام به حقوق شهروندی را در افغانستان بلند نمود و آنرا به گوش جهانیان رسانید. شما وارثان برحق میراث گرانبهای تاریخ کشور هستید زیرا بنیاد نخستین سنگ پایه های دموکراسی و حاکمیت مردم درکشور را تهداب گذاری نمودید.
    بیاد داریم آن روز ها را که بعداز پیروزی انقلاب اسلامی جنگ های داخلی به خاطر قدرت دامن زده شدو همه دارایی کشور را اماج یغما و تاراج بیگانگان قرار داد درشمال کشور ، قلمرو حاکمیت ج .م. ا. ا صلح آرامش برقراربود. فضای برادری و اخوت درمیان همه اقوام ، گروه های اتنیکی و مذهبی وجود داشت. همه امور به مشورت علما و اهل خبره پیش برده میشد. فضای باز فرهنگی زمینه آنرامساعدساخته بود تا رسانه های آزاد به وجود آیندو با همان امکانات محدود زمینه هایی برای تحصیل جوانان چه دختر وچه پسر درهمه رشته ها آماده گردیده بود. مکاتب جدید تاسیس میگردید. در حقیقت امر شمال به یگانه مرکز و پناهگاه روشنفکران کشور مبدل گشته بود. مساعی زیاد به خرچ دادیم که درشمال کشور برخلاف سایر نقاط افغانستان از دارایی دولت حراست صورت گیرد و مورد تاراج قرار نگیرد . درولایات دیگر حتی درمرکز نیز بیشترین فابریکات، دستگاه ها و موسسات دولتی اماج چپاول و تاراج قرار گرفتند. اما درشمال از ادارات دولتی و عام المنفعه به ویژه دستگاه ها و فابریکات نه تنها حفاظت صورت گرفت بلکه به ترمیم و تجدید انان نیز اقداماتی به عمل امد.
    بنیاد های تازه گذاشته شد. از میراث های فرهنگی حمایت صورت گرفت از جمله ترمیم روضه مبارک در مزار شریف و روضه مبارک درکندوز و سرپل ، بازسازی ده ها اثر تاریخی درشهر های مختلف دراوج درگیری های نظامی صورت گرفته است. شفا خانه ها و سرک های جدید سا خته شد. برق و گاز به خانه های مردم رسانیده شد. موسسات اموزشی جدید ایجاد گردید. وصدها اقدام دیگر که بیان ان از حوصله فرصت فعلی خارج میباشد انجام یافته بود...
    ما این کار ها را با حمایت مادی و کمک های سرازیر شده از خارج انجام نداده بودیم . ما از امکانات داخلی این کار ها را انجا م دادیم . واین را ثابت نمودیم که افغانستان میتواند به پای خود بایستد.هرگوشه افغانستان دارای امکانات وسیع اقتصادی است ولی عدم موجودیت یک نظام واقعی مردمی ، مشکل اساسی مردم افغانستان است.
    دولت های افغانستان پیوسته ازمردم فاصله داشته اند. فروپاشی اعتماد درمیان جامعه بزرگترین مصیبتی که رهبران افغانستان باید آنرا درک نمایند. واحیا و ایجاد این اعتماد مستلزم ایثار وقربانی های بزرگ است.
    ما به این باور هستیم که مردم افغانستان به این سطح تحمل رسیده اند که یکدیگر را درک مینمایند و به هویت فرهنگی و موجودیت یکدیگر احترام قایل می شوند. ولی نباید ناگفته گذاشت که این کافی نیست.
    زیرا جنگ هنوز دامن گیر کشور بوده و در بسترآن تاکنون خصومت های قومی ادامه دارد. جامعه جهانی و نیروهای ناتو نیز در جنگ با تروریزم دچار تردد گردیده اند. عده یی برتداوم جنگ اصرار میورزند و عده یی هم جنگ را راه حل نمیدانند.
    در یک چنین مقطع عناصر فرصت طلب ، تلاش دارند تا فضای صلح و ارامی نسبی ایکه درشمال افغانستان به برکت فرهنگ پر بار و فدارکاری شما مردم غیور بر قرار است را عمداً برهم بزنند وخود تماشا گر اختلافات درونی مردم باشند .
    هموطنان عزیز !
    دقت شما را به این مطب جلب مینمایم . جای شگفت ، تاسف و تاثر است اینکه درمقامات بلند دولت و حکومت کسانی تکیه زده اند که اصلا مسئولیتهای تاریخی خویش را دربرابرملت، وطن،آینده کشور و منفعت های ملی فراموش کرده اند. وکاملا برعکس وظیفه ایکه قانون به دوش ایشان گذاشته است عمل مینمایند.
    از مسند دولتی که به خاطر تامین عدالت و خدمت گذاری به ملت افغانستان به ایشان امانت داده شده است ، به نفع اغراض وسلیقه های شخصی سؤ استفاده مینمایند.
    وزارت فرهنگ دولت خود با برخورد های عجولانه وکینه توزانه باعث بغرنج تر شدن مشکلات حل ناشده زبانها واقوام که میراث حاکمیتهای استبدادی گذشته است میگردند. با اینگونه اقدامات خویش اقوام دیگر را دربرابر هم قرار میدهند وخود/ تماشا گر ونظاره گراین بدبختی میشوند. چنان میپندارند که ازین عمل به نفع قوم منسوبه خود بهره برده میتوانند. ازین رو به خود و اعمال خود میبالند.
    با تاسف باید بگوییم که وزارت فرهنگ کشور نه به خاطر احیای و رشد فرهنگ بلکه به خاطر امحای فرهنگ وفرهنگ ستیزی فعالیت می نمایند. ماجرای دشمنی با زبان فارسی – دری که چندی قبل ازسوی وزارت فرهنگ دامن زده شد ، افتضاحی است که از جانب مطبوعات جهانی با تعجب و تمسخر انعکاس داده شد. کشمکش روی اصطلاحات دانشگاه و دانشکده وغیره اصطلاحات کوچک مدت ها ذهنیت وفرصت جوانان عزیز را به هدر مصروف ساخت .
    سخن گفتن ازبرخورد های متعصبانه در سیستم کادری وزارت فرهنگ و تعدادی از وزارت خانه های دیگر از بدیهیاتی است که لزومی بر تشریح و توضیح ندارد. واخیراً یکی دیگر از اقدامات فرهنگ ستیزانه این شخص ، اشاره وی مبنی بر از بین بردن کتیبه ای در روضه مبارک میباشدکه که شما فرهنگیان بعداز ترمیم اساسی روضه مبارک با ذکر کارکرد های کسانی که دران زمان نقش داشته اند در داخل ساحه روضه مبارک تحریر ونصب نموده بودید.
    او با این حرکت خود اگر ازیک طرف میخواهد تعصب درونی اش را نشان بدهد،ازسوی دیگر میان اقوام ساکن شمال یک درز و خلا ایجاد نموده میخواست به اختلافات قومی دامن زده ، فضای همزیستی را درشمال نیز برهم بزند.
    هر چند او ، به انجام این عمل ، که خلاف نورمهای اخلاقی ومغایر احکام شرعی وغیر علمی بوده وسرقت تاریخی به حساب می آید. موفق شده نتوانست ، ولی یکبار دیگر به تندیس زخمی و خونین اعتماد وهمبستگی ملی مان با شمشیر تعصب ضربه دیگری وارد نمود.
    حکم از بین بردن یک کتیبه از یک مکان مقدس چون روضه مبارک نه درخور صلاحیت وزیرونه درصلاحیت کدام مقام دیگر است. این کار را طالبان هم انجام نداده بودند. زیرا انجام این عمل ماخذه تاریخی دارد و یک جرم تاریخی میباشد. به جا خواهد بود درینجا از محترم استاد عطا محمد نور والی بلخ و تعدادی از شخصیت های دیگری که تلاش به خرچ دادند تا جلو اقدامات گرفته شود سپاسگذاری نمایم . زیرا مردم از انجام این عمل خیلی ها متاثر میگردیدند.
    هموطنان عزیز !
    کسانی هستند که از حوصله مندی وبردباری شما سؤ استفاده مینمایند. وبه این خیال وتصور اند، درین چند روز قدرت ناپایدارخویش نقشی را که طی قرن ها در تاریخ کشور متجلی بوده وحک گردیده است با حرکات ناشیانه و تعصب آمیز نابودسازند.
    اگر چه این امر بسیار بدیهی است که بگوییم ، شمال مرکز ترکهای افغانستان است و هیچکس نمیتواند از آن چشم پوشی نماید. زیرا این سخن یک حقیقت تاریخ است. آیا میتوان از بلخ و شهر مزارشریف یاد آوری کرد وازنام امیر علی شیر نوایی و سلطان میرزا حسین بایقرا انکار نمود؟
    این حرکات ، دشمنی درسطوح کوچک و خصومت با این وآن نیست. این اعمال پارچه ازیک ستراتیژی بزرگ به خاطر دامن زدن به اختلافات قومی درشمال است. در عین حال تلاش صورت میگیرد تا یک فرهنگ نابود گردد. این کم خردان کوردل غافل ازآنند که صاحبان این فرهنگ هنوز زنده اند.
    ایشان فراموش کرده اند که بلخ پایگاه مردمی جنبش و مرکز ترکستان است . دیگر مردم این خطه صاحب فرهنگ خود اند .افتخارات ترکها را نمیتوان با تغییر نام مکاتب و یا ازبین بردن کتیبه ها نابود نمود . از ایشان باید پرسید مگر روضه مبارک را چگونه نابود خواهی کرد ؟ که آنرا جد مان سلطان حسین بایقرا و امیر علی شیر نوایی بنیاد گذاشتد و اعمار نمودند . امروز اگر شهری بنام مزار شریف وجود دارد بنیاد آنرا سلطان میرزا حسین بایقرا و امیر علی شیر نوایی گذاشته است. هژده نهر ونهر شاهی که امروز سرسبزی شهر مزارشریف مرهون آن است توسط اجداد مان کشیده شده اند.
    آثارسلاطین وامپراتوران ترک در هرگوشه وکنار کشور وجود دارد علاوه ازولایات شمال درجنوب شرق و غرب کشور هرطرف آثار فراوانی وجود دارند ازجمله مشهورترین آنها درکندهار ، ننگر هار ، زابل ، غزنی هرات کابل وسایرمناطق مهمترین آثار فرهنگی دیده میشود که مربوط به دوره های طلایی حکمروایی ترکها درین سرزمین باقیمانده است مگر این فرهنگ ستیزان با این آثار چه گونه برخورد خواهند کرد؟
    هموطنان عزیز ، علمای کرام ، محاسن سفیدان ، فرهنگیان ، روشنفکران اهل کسبه ، خواهران و برادران عزیز !
    هوشیاری تانرا دربرابر دام مکر وحیله گری های دشمنان آرمانهای تان حفظ نمائید . اتحاد یکپارچگی همبستگی و اتحاد شما ، طلسمهای بزرگ دروغ ونیرنگ ، بدخواهی و خصومت/ علیه فرهنگ غنی و پربار تان را درهم می شکند .
    دیگر شما آن ملت فراموش شده و محکوم به اضمحلال ونابودی نیستید. شما با قهرمانی های خویش روند زمان و تاریخ را دگرگون نمودید. موجودیت و حضور فرهنگی خویش را باخون صد ها هزار دلبند جوان رقم زدید. نظام موجود درافغانستان مرهون فدا کاری های شماست. صاحبان برحق این نظام شما هستید. این شما بودید که قانون اساسی را درکشور به وجود آوردید و در آن قانون رسمیت و حضور خویش را درکشور تسجیل نمودید. هیچگاه در روحیه خود به نومیدی وشکست راه ندهید.
    اعضای رزمنده و پرافتخار جنبش جوانان افغانستان
    آنگونه که در کنگره خویش مرا به عنوان پدر معنوی ورهبر خویش خطاب نمودید ، ضمن اینکه ازین احساس صمیمانه شما ابراز سپاس مینمایم ، باید بدانید که پدر معنوی شما زنده هست، جنرال دوستم هنوز زنده است و من نمیتوانم در برابر مسئولیتی که ملتم به عهده من گذاشته است بی تفاوت بنشینم و تماشا گر اینگونه دسایس و توطئه ها باشم.
    دشمنان شما تبلیغات سیاسی براه انداخته اند که گویا رهبر تا ن پناه سیاسی برده است ، این یک گل خشکی است که به دیوار نمیچسپد ، ناگذیری ها ، معاذیر وتکالیف شخصی ای دارم که درمدت کوتاهی به رفع ان خواهم پرداخت و دو باره در پهلوی شما جای خواهم گرفت. قبل ازان که شمال کشوردر اثر توطئه داخلی توسط طالبان اشغال گردد/ من احصائیه یی را از جوزجان انجام دادم ،تنها از قرات نزدیک و قصبات شهر شبرغان 19000 جوان همرزمم را از دست داده بودم ، دلبندان شهید و همسنگران قهرمانم از سایر ولایات را نمیتوانم در قید رقم ذکر نمایم .همچنان تنها در حادثه قیصار دریک روز یک هزار همسنگرم را شهید دادم.
    شما اکنون تصور نمایید که چه تعداد همرزمانم را تاکنون دراین راه قربانی داده ام . همسنگران همرزم ونزدیکم را همه میشناسند ، از سطوت و ابهت ایشان لرزه بر اندام دشمن می افتاد . تصور نمایید من چه قهرمانانی را از دست داده ام. آیا من انها را فراموش کرده میتوانم ؛ من دیگر راه عقب نشینی ندارم ، خود را درمقابل شما جواب ده حس مینمایم .
    سرنوشت شما سرنوشت من است . شما بودید که فشارهایی را که بالای من واردشده بود بامن تقسیم نمودید. من شما را هرگز به فراموشی ترک نمی نمایم. امروز من جایی را که باید بروم تعیین نموده ام و آن جایی است که همسنگرانم تحت سنگ پارچه های مرمرخوابیده اند. تا آن گاهی قلب درسینه ام میطپد و خون دررگهایم جاری است من راه آرمانهای همسنگرانم را ادامه میدهم . به این باور داشته باشید. شما روحیه خود را قوی نگه دارید به مذلت و حقارت تن در ندهید . شما فرزندان پدران قهرمان و باشهامت هستید.
    هموطنان شرافتمند ، دوستان عزیز !
    به جاست درین مقطع ازهمه جامعه جهانی وکشورهایی که از داعیه برحق ما حمایت میکنند ابراز سپاس و شکران نماییم . به ویژه ازکشور ترکیه و مقامات آن که عمیقا دوستی بی شایبه خویش را با افغانستان به اثبات رسانیده اند تشکری نمایم .
    من در ترکیه هیچگونه مشکلی ندارم ، بلکه هیئت رهبری دولت ترکیه به شمول رئیس جمهور و نخست وزیر و همه ملت ترکیه به من احترام خاص داشته ، در منزلی بالا تر قصرزنده گی مینمایم . به این باور داشته باشید که ترجیح من قرارداشتن درپهلوی شماست اما من درینجا مصروف دیدو وادید با دوستا ن بین المللی هستم .هرلحظه مشکلات کشور را مورد بحث وبررسی قرار میدهیم .
    ترکیه یگانه کشور مسلمان درچو کات تشکیلات ناتو میباشد. دوستی میان افغانستان و ترکیه اززمان مصطفی کمال اتاترک وامیر امان الله خان بنیاد گذاشته شده است.
    همکاری های ترکیه پیوسته بیغرضانه درجهت التیام زخم های اساسی کشورمان همانا تقویت فرهنگی و به خصوص در عرصه آموزش متجلی می باشد. به گونه نمونه میتوان از ساخته شدن دانشگاه در ولایت جوزجان یاد اوری کرد. من ساحه یی را که به تلویزیون آینه در شهر شبرغان درنظر داشتم ، در اختیارشان قرار دادم تا دانشگاه جوزجان درآن ساحه ساخته شود . و هم میتوان از ساختن مکاتب متعدد درسایر نقاط کشور یاد اوری کرد.
    علمای کرام ، محاسن سفیدان معزز ، ، فرهنگیان و روشنفکران عزیز ، اعضای دارالانشا ، کمیته سیاسی وشواری مرکزی ، و تمام اعضاو هواداران جنبش ملی اسلامی افغانستان،
    هیئت رهبری و اعضای رزمنده جنبش جوانان افغانستان ، جنبش زنان افغانستان ،
    هموطنان عزیز !
    آزمون دیگری که در برابر شما قرار دارد. ما درآستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم . امروز حزب ملیونی ما به مثابه نیروی ارگانیک ، نیرومند وقوی تر ازهرزمان دیگر درصحنه سیاست کشور با امکانات بسیار وسیع حضور دارد. همبستگی خویش را با حزب خویش حفظ نمایید . همه مسایل تان را با رئیس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و هیئت سیاسی ان در تفاهم حل وفصل نمائید. در انتخابات گذشته اگر موقف سوم را احراز نموده باشید ، یقین دارم درین انتخابات موقف دوم ازان شماست.
    عنقریب انتخابات شورای ملی نیز متعاقبا آغاز خواهد شد. ازهمین اکنون آماده گی داشته باشید. در نظامهای دموکراتیک ، دوره های انتخاباتی خود دوره هایست که ملت نماینده گان خویش را درمعرض امتحان قرار میدهند . شما نیزنماینده گان تان را مطالعه نمائید. ازهمین اکنون نماینده گان واقعی تان را ازمیان آگاه ترین ، جسورترین، وفا دارترین شخصیتها به ارمانهای تان برای کاندید شدن مشخص نمایید. اساسات واصولی را که خود فیصله می نمایید به ان پابند باشید . صداقت و راستکاری را پیشه خود سازید.هرکدام نمونه کامل از اخلاق متبارز جنبشی و دوستمی بودن برخوردار باشید.
    در انتخابات شورا های ولایتی تان نیز این دقت را فراموش نه نمایید. جوانان جسور ، آگاه وبا شعور را ازمیان تان تشخیص نمایید تا بتواند درمقابل دشواری ها و وظایف سنگین از خویش استقامت و پایداری نشان بدهند. شما بهترین سرمایه جنبش و دوستم هستید. این سرمایه فنا ناپذیر است و ما به این سرمایه باور داریم .
    هموطنان عزیز ، علمای کرام ، محاسن سفیدان و روشنفکران
    نماینده گان ملت در پارلمان ، سناتوران و اعضای محترم شورای ملی
    در مرحله حساسی قرار داریم . بیایید به خاطر سرنوشت وطن و مردم آن دست اتحاد ویکپارچه گی را فشرده تر بفشاریم.
    توصیه من به هیئت سیاسی ودارالانشا حزب و جنبش جوانان پیوسته همین بوده است که در موضعگیری های سیاسی مسائیل اصولی را پیشکش نمایید. زیرا یک حزب وسازمان زمانی موفق است ووجود آن معنی دارد که دارای یک هدف بزرک واستراتیژی معین باشد. اگرمنظور از مبارزات من دست پیدا کردن به احراز مقامات دولتی میبود ، پست معاونیت ریاست جمهوری قبلاً برای من پیشنهاد شده بود ، در انصورت من آنرا می پذیرفتم که چنین نکردم و آنرا قبول نکردم .
    مسئولانان مانباید فراموش کنند که هم برای حزب ما هم برای جامعه ما بهترین مقام وموقف/ اصلاح نظام واستوارنمودن آن با راهکارهای آزموده شده دموکراتیک می باشد.
    یکی ازمواضع برگشت نا پذیر ما آوردن تغییرات اساسی درنظام جمهوری افغانستان مطابق به قانون اساسی آن است. دیگر جامعه جهانی نیز به این باور رسیده اند که ساختار جغرافیایی و جیوپولیتکی افغانستان چنان است که نظامهای دیکتاتوری وتوتالیتر نمیتواند جوابگوی نیازهای افغانستان باشد. افغانستان به یک سیستم اداره غیر متمرکز وقوی شدیدا محتاج است. چنانچه درین اواخر این بحث درسطح بین المللی ونیروهای ائتلاف نیزمطرح گردیده است.
    یکی از مواردی که حزب ما در مذاکرات خود به عنوان خواست ما مطرح مینماید عبارت از انتخابی بودن والی ها ، ولسوال ها ، قوماندانی ها و رهبری موسسات محلی اداره وقدرت میباشد.
    هموطنان عزیز!
    دقت وتوجه همه شمارا جلب مینمایم .
    اینرا فراموش نه نمایید و با گوش جان بشنوید و به حافظه تان بسپارید. ونسل نسل تان فراموش ننماید که این یگانه خواست انصراف ناپذیر جنرال دوستم است و حزب مانیز در هیچ صورت ازین موضع انصراف ننمایند. تکرار مینمایم :
    یکی از مواردی که حزب ما در مذاکرات خود به عنوان خواست ما باید مطرح نماید ، عبارت از نظام اداری غیر متمرکزو انتخابی بودن والی ها ، ولسوال ها ، قوماندانی های امنیه و رهبری موسسات محلی اداره وقدرت میباشد.

    هموطنان عزیز همرزمان دلیر و باشهامت
    بیایید اگر دیگران درکشورمصروف توطئه چینی و دسیسه سازی هستند . اگر دشمنان وطن آب را گل آلود ساخته ماهی میگیرند. اگر میخواهند درمیان ما تخم دشمنی کاشته ، نفاق افگنده ، حکومت نمایند. شما با هوشیاری ومتانت تان ثابت نمایید که فرزندان حقیقی ووارثان برحق این کشور شما هستید. ما طرفدار برقراری ثبات و امنیت درکشور هستیم . جوان مانیرو صلح و سازنده گی هستند.
    ما بار ها نگرانی خویش را از وضعیت امنیتی کشور ابراز نموده ایم.
    ما هميشه و به طور داوامدار از مساعي جامعه بين المللي، ناتو و ايالات متحده آمريکا در شکست دادن نيروهاي تروريستي و آوردن ثبات و دموکراسي در افغانستان قوياً حمايت نموده ایم. حمايت ما در هر دو عرصة فوق الذکر هم جنبه نظري و هم عملي داشته است.
    اما لازم است بگویيم که در اين اواخر شدت رشد فعاليتهاي طالبان والقاعده و بالمقابل ناتواني نيروهاي افغانستان وجامعه بين المللي در توقف دادن پروسه مذکور به طور روز افزوني ما را نگران مي سازد.
    جوانان عزیز ،
    خواهران رسالتمند!
    موفقیت شما در همبستگی تان است . صفوف تان را متحد تر سازید.
    نجیب الله سلیمی معاون جنبش ملی اسلامی افغانستان و يکي ازموسسان جنبش جوانان افغانستان نیز که چندی قبل در مریضی درترکیه تحت تداوی قرارداشت با لطف ومرحمت خداوند صحت یاب گردیده وعنقریب برخواهد گشت . همه امور مربوطه رادرتحت مشوره و هدایت او به پیش ببرید.
    هوشیاری ومتانت تانرا حفظ نمایید. وطن ، مردم و سرنوشت شان بادستان شما رقم زده میشود. خونهای ریخته شده و شهدای نامراد را فراموش نه نمایید. امروز در هر کجایی که هستید ، در هر موقفی که قرار دارید ، مدیون قهرمانی ها و جانبازی هایی هزاران جوانی هستید که در راه آر مانهای شما حتی از صرف عزیز ترین نعمت زنده گی دریغ نکردند و جام شهادت نوشیدند.
    اگر انها در صحنه های مقاومت و مجادله ایستاده گی نمیکردند ، شاید امروز وضعیت دیگری به میان می آمد. اجازه ندهید ایام مذلت و بدبختی دوباره دامن گیر شما گردد .
    وضعیت چنان است که دربرابر خواستهای برحق شما و بادشنه و شمشیر جواب داده میشود. هنوز خون شهدای جوان جوزجان تازه گی دارد. آیا از خود پرسیده اید که جوانان جوزجان در برابر کدام جرم به رگبار گلوله بسته شدندومظلومانه به خون طپیدند. آنها خواستهای برحق شما رامطرح نمودند ، آنها به خاطر عقیده شان و باورشان محکوم به نابودی شدند. ایشان ابتدایی ترین حقوق شهروندی شان را که قانون اساسی کشور به ایشان قایل شده بود مطالبه میکردند که به کشتار دسته جمعی معروض ماندند. امروز آن جاده ایکه با خون جوانان جوزجان رنگین شده بود به یک نام دیگر مسمی میگردد. این یک عمل تصادفی نیست . جوزجان هم شخصیت های علمی و هم شخصیت های تاریخی و هم قهرمانان زیاد دارد. این عمل مغرضانه و نفاق افگنانه به خاطر پاشیدن نمک برزخم های ماست. این را خوب درک مینمایندکه به این ارزو های خویش نایل نمیشوند .
    جنبش با تمام قوت خویش آن جاده را به نام شهدای 8 جوزا مسمی مینماید و آن صحنه جانگداز را درلوح سنگی نقش تاریخ خواهد ساخت .
    دیگردشمن باید بداند که بااین گونه اقدامات نمیتواند ، جلو حرکت کاروان شما را سد شود.
    همه جوانان ما به خصوص جوانان ولایات جوزجان وفاریاب ، تخار، کندوز ، سرپل ، سمنگان اگر ضرورت بیافتد بازهم به ایثار وفداکاری به خاطر حق و عدالت ایستاده گی مینمایند و تا اخرین رمق حیات به مبارزات خویش ادامه میدهند...
    قهرمانی های جوانان ما ، صفحات تاریخ را مملوساخته است . اگر تعبیر جایز باشد این دشتهای سرخ، عکسی از خون همان شهیدان ما ست که به خاطر آزادی رفاه و حقوق انسانی و انسانیت ریختانده اند.
    جوانان عزیز ،
    بهار و سال نو را با نیروی نو ، باایمان به استقامت و پایداری درراه حق و حقیقت یکبار دیگر به همه شما تبریک و تهنیت گفته از خداوند متعال آرزومندم تا این سال نورا سال برکات و فیوض برای همه بگرداند.
    ومن الله التوفیق
    الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم
    رهبر وبنیاد گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان
    ورئیس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ج.ا

    Geen opmerkingen:

     
  • بازگشت به صفحه اصلی
  • بازگشت به صفحه اصلی