• بازگشت به صفحه اصلی
  • zaterdag 30 januari 2010

    بیانیهء فدراسیون فرهنگی غرجستان در رابطه به برگزاری کنفرانس لندن


    بیانیهء فدراسیون فرهنگی غرجستان در رابطه به برگزاری کنفرانس لندن


    جامعه جهانی می باید خطر انحصار طلبی قومی را جدی بگیرد

    ( هشدار فدراسیون فرهنگی غرجستان به کنفرانس لندن نسبت روند خزنده حاشیه رانی گروههای قومی از قدرت سیاسی)
    کنفرانس لندن درحالی برگزار شده است که افغانستان درآستانه ی دور تازه ای از بحران داخلی قرار گرفته است. بی اعتمادی و نارضایتی بخش عظیمی از گروههای قومی و اجتماعی، زنان و روشنفکران، جوانان و نیروهای جامعه مدنی از روند تک ساختی شدن قدرت و گرایش زمامداران کابل به سمت انحصار قومی و پاکسازی سیاسی ، این کشور را در معرض یک خطر و نا شکیبایی بزرگ سیاسی قرار می دهد. رد مصرانه و معنا دار وزرای پیشنهادی غیر پشتون در پارلمان، حکایتگر شکل گیری یک روند خزنده و سیاست جونده ای است که تکوین یک بحران تازه را نشانی میدهد.
    فدراسیون فرهنگی غرجستان بعنوان یک نهاد مدنی، ضمن جدی گرفتن این روند مرموز و موزیانه ی سیاسی در میان حلقات انحصار طلب، فاشیست و قوم اندیش، توجه مقامات مربوطه ی جامعه جهانی و قدرتهای حامی افغانستان را، بویژه بانیان و مدیریت کنندگان کنفرانس لندن را به نکات اساسی ذیل معطوف نموده و تیزبینی و واقع نگری آنهارا نسبت به موضوعات و رویدادهای خطیر سیاسی داخلی افغانستان خواهان است:
    1 . ترکیب هیات شرکت کننده در کنفرانس، نشاندهنده ی ترسیم یک نقشه ی قومی در هرم قدرت سیاسی است که در صدد کسب منابع قدرت، ثروت و مشروعیت بین المللی و نیز انحصار قدرت داخلی هستند. از کنفرانس لندن که یک اجماع بین المللی برای حل معضل افغانستان و حمایت از پروسه صلح، بازسازی و بهسازی نظام سیاسی است، انتظار می رود و می رفت که در قبال تحولات داخلی افغانستان و واقعیتهای سیاسی، قومی و اجتماعی این کشور و روند خزنده ی حلقات خاص برای انحراف و انحصار قدرت سیاسی اقدامات جدی و واقع بینانه ای انجام می دادند؛
    2 . طرح مذاکره با طالبان، یک طرح مشکوک و موذیانه ی سیاسی است برای سهیم کردن طالبان به قدرت سیاسی و بازگرداندن دوباره ی افغانستان به چرخه ی استبداد دینی و فاشیسم قومی. ما به کنفرانس لندن، جامعه جهانی و مجریان داخلی این پروسه ی ضد ملی و خا ئنانه هشدار می دهیم که مردم افغانستان، گروههای قومی حاشیه نشین، روشنفکران، زنان و جوانان و حتا بسیاری از نیروهای جهادی، این حرکت قومی ـ فاشیستی را توطئه ای خطرناک میدانند که برای یکدست کردن حاکمیت و محرومیت اکثریت جامعه از مشارکت در سرنوشت سیاسی شان، برنامه ریزی گردیده و مطئنا در قبال این حرکت شوم ساکت نخواهند نشست؛
    3 حذف نام برخی از سران طالبان از لیست سیاه توسط سازمان ملل، یک عقب نشینی سیاسی و سازش مشکوک میان جامعه جهانی از یکسو وحلقات هیات حاکمه، حزب اسلامی و روشنفکران فاشیست و قوم اندیش از سوی دیگر، محسوب می گردد. این اقدام، یک حرکت غیر مشروع و سازشکارانه است که به جنایات ضد بشری طالبان و سران جانی آن و نیز اقدامات ترویریستی و ضد انسانی همپیمانان تروریست آنها مشروعیت سیاسی و امتیاز حقوقی می دهند. بنابراین، ما ضمن محکوم کردن جنایات ضد بشری طالبان و تروریستهای همدست القاعده ای آنها در کشتار مردم بی گناه افغانستان، حذف نام رهبران جنایتکار طالبان را از لیست سیاه، قربانی کردن دمکراسی نوپا، پامال شدن خون هزاران قربانی و مهر تأیید گذاشتن به تروریسم، دهشت افگنی ورضایت دادن به ادامه جنگ، نا امنی و تروریسم جنایت درافغانستان می دانیم و آن را مغایر با منشور سازمان ملل متحد و منافی تعهد و مسولیت این سازمان در قبال مردم افغانستان می شماریم؛
    4 ما از کنفرانس انتظار داشتیم و داریم که بجای مشارکت دادن طالبان به قدرت سیاسی، طرح خزنده ی حاشیه نشین کردن و راندن گروههای قومی هزاره، ازبک و تاجیک را از عرصه ی قدرت سیاسی، جدی بگیرد و آن را خنثا نماید تا صلح و امنیت و مشارکت ملی واقعی در افغانستان تأمین گردد؛
    5 . از کنفرانس انتظار میرود موضوع بازسازی متوازن را که ضامن و موجد صلح واقعی، امنیت سراسری و مشروعیت ملی دولت موجود می باشد، مورد مداقه قرار می داد و کمکهای تعهد سپرده شده ی تازه جامعه جهانی را که دراین کنفراس مطرح گردیده است، در مسیر درست و با اولویت بندیهای استراتژیک در مناطق امن هزینه نماید.

    هیا ت رهبری اروپائی فدراسیون فرهنگی غرجستان - 27 - جنوری سال 2010 میلادی

    دولت افغانستان، تمایل به اپارتاید و کرشمه با دمو کراسی


    دولت افغانستان، تمایل به اپارتاید و کرشمه با دمو کراسی

    بیانیه بنیاد کاتب هزاره بمناسبت حوادث اخیر پارلمان کشور

    حکومت مردد ومتظاهر افغانستان که با مطرح نمودند باورهای چون: دمو کراسی، وحدت ملی و ایجاد جا معه متوازن، مهمترازهمه با خط بطلان کشیدن روی حکومتهای شاهان وامیران گذشته ومستبد روی کار امده است، دارد از مسیر اصلی و خط مشی قانونی خود خارج می گردد، دولت افغانستان که بعد از هشت سال و با نفوذ وسیع انحصار گرایان قومی درحلقات تصمیم گیری به دام تبعیض و افراط گرایی منحط نژادی افتاده است به انحراف سیاسی کشانده شده و اسیر تضاد ها گردیده است،
    به تعبیر دیگر دولت افغانستان فعلادر برزخ اپار تاید و شعار های متمد نانه امروزی قرار گرفته است و گرفتار بحران شدید روانی شده است اراکین اصلی دولت افغانستان وتصمیم سازان کلیدی ان از نگاه فرهنگی وسیاسی به تفکر اپارتاید نزدیک و متمایل،اما در شعار دمو کراسی را همراهی می کند چون این شعار امروزه در افغننستان سرمایه،نان،وقدرت را در دست دارد، دل کندن از هرکدام انهابرای ساختار قبیله یی چون حکومت افغانستان کار مشکل بنظر می رسد وبه همین دلیل در هنگا مه تلفیق دادن میان این اضداد دچار بحران می شوند .دولت افغانستا که با حمایت بی دریغ مردم صلح جو و فرهنگ پرور ما وبعض مسا عدات جا معه جهانی تا به وجود امده است ،مردمان پیرامون ان تا به امروز و به امید رسیدن به یک جامعه باز، قانونگرا،متشکل از نهاد های مدنی، و دمو کراتیک مبارزه کرده و سختیهای فروان را متحمل شده اند باور دارند که،راه بقا وماندگاری ان نیز در همیاری صادقانه و همه جانبه شرایح گو نا گون ملت و دولت و تعمیم فرهنگ عدالت وبرابری ومتوازن عمل نمودن هر دو جانب امکان پذیر است.روند دمو کراسی قوام نخواهد یافت مگر با نیرو و توان، مردمان که معمار اصلی این بنیاد نوین بوده اند. انهااز ارمان دمو کراسی وعدالت در حال حمایت نمودند که از همه امتیازات مالی و باز سازی محروم بوده اند ولی به خاطر تحکیم وحدت ملی وثبات افغانستان با حوصله مندی وصبر اگا هانه برای همه مثال شده اند.همان مردان وزنان که به استقلال وطن سیادت سیاسی ان متعهد بودند، در بد ترین شرایط اقتصادی و سیاسی از دست یازیدن به کشت و قا چاق مواد مخدر وهمکاری با گروه های انتحاری و تروریستی وهمراه شدن با دشمنان افغانستان خود داری نمود ند. انها هر گیز مسحور ومجنون پول های سیل اسای القاعده وارتجاع وحسودان منطقه که، برای تخریب افغانستان و نهاد های حیاتی کشور مان وارید کشور می گردد نشده واز سر بازی به این وطن دست بر نداشته اند، بلکه با رنج و محنت تمام روند و کاروان زخمی دمو کراسی را تا به امروز همراهی نموده اند . ولی در نهایت امر ، دست مزد حمایت و همیاری شان با حکومت را از دست دولت ولی اما در خانه ملت وقا نون گذاری در یافت نمودند ودر کشور که به تروریستان بها داده وبه مدا فعان ان تحقیر روا می گردد اینده اش از اکنون پیدا است. و بطور کلی از قضایا چنین پیدا است که مخربان وحدت ملی در راه پر خطر کاروان ازادی طلبی وعدالت خواهی کمین کرده و از ارتکاب هیچ گونه عمل که منجر به از هم پاشیدن وحدت ملی وضربه زدن دمو کراسی جوان گردد ابای ندارند. رد شدن دسته جمعی وزاری پیشنهادی هزاره وازبک در دو دوره متمادی یک امر اتفاقی نبوده ونیست بلکه یک پروژه کثیف و حساب شده بود که به غرض در انحصار در اوردن دوباره قدرت،کتمان نمودن و به زاوایه بردن اقوام بزرگ کشور ودهن کجی به ارزشهای نوین جامعه چون: مشارکتملی،عدالت، برابری و تساوی حقوق شهر وندی و گسترش و نهادینه شدن بنیاد های مدنی وقانونی به اجرا در امد است، لذا طبیعی است و از حق ما می باشد که با تقبیح نمودن این اعمال سیاه وننگین نکات را به تذکر بپردازیم.

    گرچه ما بخوبی درک کرده ایم و می دانیم که سخنان ما همانند کتاب ما به ابها ودریا های بی خیالی دولت،غرق می گردد وشنونده نخواهد داشت اما به عنوان یک مسولیت تاریخی به پیشگاه کشور وملت خود می خواهیم بگویم که:

    وکلا و نمایندگان قوم پشتون ما در رد نمودن وزاری هزاره و ازبک غیر از انچه که به زعم انها جرم تاریخی وخونی وزرا حساب می گردد ،دلیل دیگر هم می توانند ارایه نمایند؟

    ایا اقای کرزی نمی داند که ما می دانیم نان و لجام وکلا ی قوم در دست شان می باشد؟

    ایا اقای کرزی نمی داند که:بر خورد تبعیض امیز بعض از وکلای پارلمان با وزارای پیشنهادی شان گرچه سبب دل خوشی بیگانگان ورقبای افغانستان گردید، روی چه دلیل ومنطق استوار بوده و وزاری یاد شده جز داشتن دانش عالی،لیاقت وفرزانگی و جز اینکه از اقوام قبلا تحقیر شده این سر زمین ستم زار بوده چه جرم داشته اند؟

    این بر خورد که باعث خو شحالی کاذب باند تبهکار وحامیان بزدل قوم گرا گردید ولی به یاد داشته باشیم که افغانستان ومردم ان از روحیه فدا کارانه،خرد و کار دانی فر زندان صاد ق خود بنا روا محروم گردید،که از پی امد های نکبت بار سیاستهای تبعیض همین است که استعداد های شکو فا کرده و توانمندی های علمی یک ملتی به زا ویه رانده شده وکشوری از سرمایه ملی وبو می خود برسم و حکم ستم محروم می ماند.

    وطن داران پشتون ما چرا از گذشته های تاریخی درس نگرفته وبه تکرار اعمال شکست خورده و تبعیض گرانه پای می فشارند؟ چرا اقای کرزی با این دسته یی از کچ فهمان و مخربان وحدت ملی رفتار دوستانه و با مردم ، صلح دوست و صادق کشور ومجمو عه های مدا فع دمو کراسی با بی میلی رفتار می نماید؟

    کابینه جدید حکومت اقای کرزی که به جای اعتماد،محبت و عشق ملی با چهار چوبه های فر سوده قومی استوار گردیده است از یک طرف بنا به تقلید و شعار های روز پسند به دمو کراسی تمایل نشان داده و در زبان به حمایت ازن می پردازد ولی در نهان و عمل برای بد نام نمودن دمو کراسی، قبله قبیله را سجده می نماید، وبدین سان به جای اینکه جا معه افغانی را به سوی مسیر تمدن و دمو کراسی سوق بدهد راهی باتلاق اپار تاید نموده است، واین خطر است که دامن همه را خواهد گرفت وخطر ناکتر از همه اینکه ارزشهای تمدنی جهان معاصر نیز با اعمال کینه جو یانه قبیله گرایان بد نام و منفور می گردد.

    اقای ریس جمهور باید درک کرده باشند که او مربوط به قبیله کرزی و احمد زی ودیگر زیها .. نبوده و یک بزرگ قومی نمی باشد بلکه قانونا و بحکم یک قرار داد اجتماعی ولو ناقص، زعیم سیاسی و رییس جمهور یک کشور متحد و شهر وندان مسا وی الحقوق می باشد کشور که در تقلای مدرن شدن است بنأ هر نوع لغزش کوچک از جانب ایشان قابل بخشش نمی باشد.

    اقای رییس جمهور می دانند که بازی کردن با احساسات وخرد مردم پی امد ها و عوارضات نا گوار فرهنگی و سیاسی را در پی دارد که جبران کردن ان بسیار سخت است.

    لذا ما در بنیاد فرهنگی کاتب هزاره از اقای رییس جمهور می خواهم که به انچه قانون اساسی برایش وظیفه داده است عمل نماید وبنا بر تصریح قانون اساسی کشور تبعیض نا روا است وعدم حضور اقوام و احزاب ملی که از کتله های سیاسی ویا قومی نمایندگی می نمایند عدم مشروعیت دولت وحکومت را در پی داشته و چند پارچگی ملی وبی ثباتی را دامن خواهد زد.ما برگشت به اصول واهداف که هشت پیش از این امضا کرده بودید برای تان پیشناد مینمایم.

    شنبه, 3 دلو 1388

    *اپار تاید: واژه ای هلندی ( Apartheid) که به نظام تفکیک و تبعیض نژادی میان سفید پوستان و سیاه پوستان در آفریقای جنوبی اطلاق می شد


    vrijdag 14 augustus 2009

    آثار استاد عبدالکریم بهمن


    آثار استاد عبدالکریم بهمن
    به تأسی از برنامه های ففتا در راستای تقدیر و تحسین از زحمات فرهنگی نویسندگان و شعرای تورک افغانستانی، شعبه فرهنگی فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در آینده درنظر دارد تا آثار آماده نشر ایشان را از طریق وبسایت ففتا به نمایش گذاشته و با جلب همکاری مالی هموطنان فرهنگ دوست و علم پرور چاپ و نشر نماید.

    اما عجالتاً بنابه درخواست و تقاضای عده یی از هموطنان علم پرور در خارج از افغانستان، فهرست و مشخصات آثار آماده نشر نویسنده و شاعر عالی مقام تورک افغانستانی استاد عبدالکریم بهمن به منظر علاقمندان قلم این نویسنده توانای کشور گذاسته شده و از هموطنان علاقمند آثار ایشان خواهش میگردد که به خاطر نشر آثار ذیقیمت ایشان همکاری مالی خود را دریغ ننمایند.








    به خاطر معلومات بیشتر با ایمیل ذیل درتماس شوید
    info@ffta1.com


    donderdag 16 juli 2009

    اعلامیه دفتر مطبوعاتی سترجنرال عبدالرشید دوستم بنیانگذار ح ج م ا ا

    اعلامیه الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم رئیس اركان سرقومندانی اعلی قوای مسلح موسس ٫ بنیان گذار و رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان
    به جواب مقاله ۱۱ جولای ۲۰۰۹ روزنامه نیویورك تایمز
    جناب ویراستار
    من از نشر مقاله تحت عنوان احساس بی تفاوتی آمریكا بعداز كشته شدن اسیران جنگی طالبان توسط جیمز رایزن كه بتاریخ ۱۱ جولای ۲۰۰۹ بنشر رسید ه است بسیار متاثر و مایوس هستم . منبع اصلی این گزارش یك حكایت دروغین است كه بار اول در سال ۲۰۰۱ ظاهر و حد اقل چهار بار توسط نیویورك تایمزو یا جراید دیگر به چاپ رسید شورای عالی صفحات شمال كشور كه شامل تمامی اعضای جبهه متحد شمال بود ٫ بعداز غور دقیق این قضیه در ماه سپتمبر سال ۲۰۰۲ اعلامیه پخش كرد كه در آن بصورت صریح گفته شده بود كه هیچ نوع كشتار عمدی ویا با قصد قبلی اسیران جنگی صورت نگرفته است . این واقعیت همچنان توسط مسوولین تسلیم گیری اسرای جنگی بشمول داكتران و اعضای قوای نظامی آمریكا هم تایید شده است . بر علاوه برایم گزارش داده شده بود كه وزارت دفاع آمریكا هم درست بودن عین راپور ها را تایید كرده بود بعداز اینكه بد رفتاری در برابر اسرای جنگی طالبان و القاعده صورت گرفته باشد ٫ دكتوران ما در شبرغان كاركنان طبی آمریكا و مامورین موسسه آی سی آر سی درنواحی شهر كندز و بمباردمان دوامدار در جبهات شان سخت مجروح شده بودند از هلاكت نجات داده شدند . باز هم تكرار میكنم امر مان كاملا واضح بود. تمام افراد قوای نظامی جبهه متحد شمال جدا موظف بودند تا با اسرای جنگی به درستی رفتار كنندمن باز هم میخواهم این حقیقت را واضح نمایم به لحاض اینكه این مقاله در روزنامه شما بروز ۱۱ جولای ۲۰۰۹ نشر شد حتما به اساس كدام انگیزه سیاسی نوشته شده بود و فعلا در تمام دنیا پخش وتكثیر شده است . خواننده های روزنامه شما حق دارند بدانند كه مقاله آقای رایزن گزارش تازه ای نبوده فقط تكراریك حكایت كهنه است كه در ۲۶ ماه اگست سال ۲۰۰۲ در مجله نیوزویك نشر شده بود و آن هم شباهت زیادی به یك حكایت جعلی دیگری بود كه توسط كسی بنام جیمی دوران پخش شده بود . احصائیه كسانیكه آقای دوران ادعا میكرد بدست جبهه ملی شمال كشته شده بودند بیشتراز تعداد تمامی اسرای جنگی در نزد آنان بود . او همچنان تهمت بسته بود كه جنایت آمریكایی ها و جبهه متحد شمال در سطح خود شباهت داشت به قتل عام دسته جمعی یعنی نسل كشی یهودیان توسط هیتلر در جنگ جهانی دوم أغاز این قضیه توسط آقای دوران مانند یك سلسله گزارشات اغراق آمیز دیگر مربوط به واقعه طغیان در قلعه جنگی در نزدیكی شهر مزار شریف ٫ توسط منابع مشكوك پاكستانی عرض وجود كرد كه بعدا بطور كلی تردید شد مضحك بودن گزارش این مقاله وقتی واضح تر می شود كه ما متوجه به اتهامات باور نكردنی ٱن شویم چه تمامی این اعمال وحشتناك گفته میشود توسط یك گروپ غیر منسجم جبهه شمال بیشتر از ۴۰۰۰ مرد جنگجو و عده ای عساكر قوای مخصوص آمریكا ٫ همه شان منتشر روی یك ساحه ۵۰۰ كیلومتر مربع بودند انجام یافته است . مهمتر از همه اینكه یك تعداد فوق العاده زیاد خبرنگاران بین المللی هم زمان در طول یگانه شاهراه مواصلاتی بین مزارشریف و شبرغان در حال گشت و گزار بودند و بعضا هم كندك های نظامی را همراهی میكردند . ولی راپوری درین راستا نشر نكرده اند بر علاوه اگر همچون عمل صورت میگرفت به این معنی بود كه نه قوای آمریكا و نه هم جبهه متحد شمال برای بدست آوردن معلومات از اسرای جنگی كدام ارزشی قایل بوده در صورتیكه آنها تمام اسرای جنگی را میكشتند . این هم در زمانیكه ما تلاش داشتیم موقعیت های مخفی طالبان را كشف و معلومات دیگری بدست بیآوریم كه از امكان حملات طالبان چه در داخل افغانستان و چه در نقاط دیگر جهان بشمول آمریكا جلوگیری شود . بدین ملحوظ كشتار اسیران جنگی در سطح كه ادعا شده هم از نگاه اصول استخباراتی و امنیت و هم از دیدگاه نظامی غیر قابل تصور است همچنان توطیه به این سطح و شرح در پیش چشم ناظران آی سی آر سی و خبر نگاران بین المللی ضرورت با داشتن یك تشكیلات خبره و ماهری دارد كه خیلی بالاتر از امكانات افغانستان آن زمان بود . به لحا ظ اینكه ما حتی قادر نبودیم ادویه لازم برای مجروحان خودمان یا مهمات برای جنگ و حتی مواد غذایی برای خودمان تهیه وتدارك كنیم . پس چطور امكان آن وجود داشت كه ما چنین توطیه بزرگ را براه اندازیم ؟ به بسیار ساده گی باید گفت كه هیچ امكان این كار وجود نداشت پس سوال درین جاست كه چرا همچو گزارشات دروغین بار بار به تكرار به نشر میرسد و این در حالیكه محتوای آن هفت سال قبل از طرف افغانها ومقامات آمریكایی رد شده بود . من به این باور هستم كه یكی از دلایل آن وضع پرجنجال وزننده سیاسی فعلی در آمریكاست . من همچنان معتقد هستم علت دیگر آن عبارت از شرایط حساس جبهه گیری های انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری پیش رو درافغانستان میباشد . مع الاسف این شرایط ناگوار كنونی است كه باعث قدرتمند شدن و توسعه نفوذ شورشیان متمرد شده وسبب عمده تلفات قوای بین المللی و افغان می گرددامروز آقای رایزن باا حیای دو باره این گزارش دروغین هفت سال پیش را یك واقعه پنهان نگهداشته شده جلوه داده است . اما درین جا هیچ چیزی قابل پنهان كردن ابدا وجود نداشته است و ندارد وی در راپور خود عكسهای ماهواره ای را اضافه كرده است كه به امكان حفریاتی درقسمت دشت لیلی اشاره میكند ٱنچه را كه درین گزارش برملا نمیسازد این است كه زمانی را كه به آن اشاره میكند هیچ نوع حفریات وجود ندارد . چه من در آن زمان رهبری منطقه شمال را بر عهده داشتم من در آن زمان مواظب بودم تا هیچ كس محل مورد نظر را كاوش قرار ندهد تا سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ میلادی تمامی قوای نظامی جبهه متحد شمال در منظقه خلع سلاح شده بودند . قوای ملل متحد ووزارت امور داخله حكومت مركزی مسولیت منطقه را به عهده داشتند . من از سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ در كابل سكونت داشتم و بعداز اواخر سال ۲۰۰۸ در تركیه میباشم ٫ پس گزارش خود آقای رایزن در باره نقش من چیز های ضد ونقیض را ارایه میدارد . مثل اینكه همچو تناقضات نادیده گرفته می شود این واقعا برای من وبرای اكثر افغانها عجیب است كه تعداد كثیری خبر نگاران آمریكایی تلاش دارند تا عساكر شجاع و شرافتمند خود شان و دوستان وهمكاران آنها را مورد ملامت قرار دهند آن هم در حالیكه جنگ رو به شدت است ویك تعداد زیاد عساكر آمریكا و قوای ناتو روزانه به دست طالبان و یاران خارجی شان كشته می شوند و این هم در حالی صورت میگیرد كه اكثریت خبرنگاران به قوای طالبان و القاعده پاس آزاد داده اند تا طالبان بشكل گسترده به شمال بر گشته مردم را بترسانند ٫ مرعوب سازند وهم بكشند هفت سال كوشش جهت ملت و دولت سازی توسط غربی ها با هزینه بیش از حد تنها باعث ازدیاد عملیات و تحكیم قدرت وگسترش طالبان و القاعده به پاكستان و آسیایی میانه شده است بزرگترین مایوسیت من درین است كه هیچ یك گزارشات در مطبوعات غرب از حكایت خودگزری و قبول خطر توسط ٱمریكا وجبهه متحد شمال را شرح نمی دهند . خصوصا هزاران افغان كه به دست طالبان به شهادت رسانیده شده اند . هیچ یاری هم از امكان نجات یافتن حیات صد ها بلكه هزاران آمریكایی به لحاظ شجاعت ازبیكان ٫ هزاره ها ٫ تاجیكان و پشتون های افغانستان كه بعوض آنها جان های شیرین شانرا در افغانستان قربان كرده اند . میشد تا حقایق به صورت متوازن تحلیل وبررسی میشد تا قدمهای موثر به سوی تفاهم ٫حسن نیت واعتماد در بین مردمان محروم و گروهای متلاشی شده از همدیگر ودولت شان برداشته میشد . واما درضمن پاسخ به ویراستار نیو یارك تایمز و با استفاده از فرصت می خواهم اذعان نمایم كه این جانب شهروند افغانستان هستم ما قانون اساسی و سایر قوانین كشور خودمان را داریم و دارای رئیس جمهور منتخب میباشیم . حل مسایل و موضوعات مربوط یا منصوب به شهروندان افغانستان با هر سطوح و درجات مربوط مراجع قضایی وعدلی افغانستان میباشد و افغانستان الحمدالله یك كشور مستقل است و خود میتواند در باره مسایل خود تصمیم بگیرد . نیز خطابم به هموطنان عزیزم همین است كه بی اعتنا به شایعه پراگنی های مطبوعاتی كه انگیزه های سیاسی پشت سر آن قرار دارد اراده خود را برای انتخابات و انتخاب رئیس جمهور آینده خود جلالتمآب محترم حامد كرزی جزم نمایند اینجانب قریب هفت سال پیش و چند بار دیگر با ینگونه شایعه سازی ها مواجه شده بودم و همزمان و عندالموقع پاسخها را داده ام شما اطمینان داشته باشید جنرال دوستم بزودی به میان شما مردم قهرمان بر میگردد . راه مبارزه راه هموار نیست راه پرفراز ونشیب است . جنرال دوستم این فراز و فرود ها را بسیار دیده است . این شایعه سازی ها بر اراده محكم ملی او اثر نمیگذارد . به سخن شاعر
    دربیابان گر به شوق كعبه خواهی زد قدم سرزنشها میكند خار مغیلان غم مخور الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم رئیس اركان سرقومندانی اعلی قوای مسلح موسس ٫ بنیان گذار و رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان
    مأخذ: سایت جنبش ملی اسلامی افغانستان

    بیانیه نشریه مستقل دانشجویی شهریار در محکوم کردن جنایات چین در تورکستان شرقی


    بیانیه نشریه مستقل دانشجویی شهریار در محکوم کردن جنایات چین در تورکستان شرقی
    میللی حرکت چهار شنبه ۲۴ تیر ۱۳۸۸: انا لله و انا الیه راجعون ... و تو می روی ، گویی جهان با تو همراه است، فریاد کن گاهی سکوت جایز نیست ، مگر نمی بینی زخمهای کهنه ات عود کرده اند ، در کورسوی امیدت " گورشاد " را صدا کن ، " ایپک سلطان " را ببین ؛ یکی نیست ، دو تا نیست ، صد هزارانند انگار، " تانری داغلاری " آغوش گشوده و صدایت می کند در آن اوج کوه ، چشم هایت را خوب باز کن " ربیعه قدیر " همان " ایپک سلطان " عصر نوین است از " تومروس آنا " از هجر و ... آموخته که چگونه بر تاریخ درس دهد. تو گویی سینجان که سین کیانگش نامیده اند سرخ جامگان دیگری هستند بر علیه معتصم های زمانه. در سکوت به اصطلاح رادمردان خود خوانده سکوت ما دیگر جایز نیست با صد هزاران تن هایی چه واژه های زیبایی است ختن ، کاشغر ، ارومچو ، قان سو و ... آنجا هر واژه تاریخ است و تاریخ استوار و مفتخر به این واژه ها ؛ هیچ از جاده ابریشم شنیده ای ؟! آن از ختن شروع می شود. اگر محمود کاشغر لی امروز می بود بی گمان واژه ای دیگر به دیوان الغات تورک سترگش می افزود : سینجان : فاشیست های چین آنجا آزادی را با خون سرشتند و تورکان مسلمان صلح را با پرچم های آبی.
    آری برادر و خواهر مسلمان آنجا تورکستان شرقی است در شمال غربی و غرب چین ، یک ششم مساحت کل چین با جمعیتی میلیونی محصور در بین کمونیست ها ؛ آنجا سرزمین نگارش "قون دغو بیلک" است زادگاه "یوسف خاص حاجیب" که از سال 1949 با اشغال توسط کمونیست های چین برای آزادی دلتنگ است. و امروزش در سکوت مدعیان حقوق بشر و دموکراسی غلتیده در خون ؛ برای وجدان های بیدار و رنجیده آسان است همدردی با داغداران تورکستان شرقی و چه انتظار های بیهوده ای که از دولتمردانمان داریم ، فدا کنندگان اسلام ناب محمدی برای مصلحتی که درستش می انگارند. اگر فلسطین موطن مسلمین و اولین قبله گاه آنان است قاراباغ نیز موطن شیعیان است. در قاراباغ نژادپرستان ارمنی از خانه خدا طویله ساختند !!؛ من از بیگانگان هرگز ننالم. بیا با من همراه شو تا درد دنیای اسلام را بگرییم ، آیا چچن وطن مسلمین نبود ؟ اگر بود پس چرا با روس های جانی در تعامل ماندیم و در نسل کشی آشکار آنان سکوت پیشه کردیم...
    یا محمد (ص) با تو سخن می گویم به داد امت امت مظلومت برس ، مگر تو نمی گفتی که اگر ندای مسلمانی را مسلمانی بشنود و پاسخش ندهد از ما نیست ؟ آیا ضجه و زاری میلیون ها مسلمان تورکستان شرقی را دنیا نمی شنود ؟ چرا کشور های مدعی اسلام و کشوری که خود را قیم مسلمانان جهان می داند در برابر نسل کشی چینی ها سکوت پیشه کرده اند ؟ یا محمد (ص) ندای تو جز عدالت ، برابری مظلومین و به خصوص مسلمین چیز دیگری بود؟ امتت در فلسطین ، عراق ، افغانستان ، کشمیر، قاراباغ ، بالکان ، چچن و اینک در مهد تمدن اسلام در خاور دور یعنی تورکستان شرقی دردمندند و در انتظار الطاف الهی ، یا محمد (ص) با تو سخن می گویم برس به داد امتت .
    نشریه مستقل دانشجویی شهریار دانشگاه علوم پزشکی ایران همگام با سایر آزادیخواهان و صلح طلبان جهان نسل کشی مسلمانان اویغور در تورکستان شرقی را به دست ددمنشان کمونیست چین به شدت محکوم کرده و از کلیه آزادگان جهان می خواهد با محکوم کردن جنایت های چین در راه اعتلای اسلام و آزادی ملت برادر و همخون، تورکستان شرقی قدم بردارند. باشد که روزی صلح به دست موعود بشریت بر گستره گیتی حکمفرما شود.
    نشریه مستقل دانشجویی شهریار
    دانشگاه علوم پزشکی ایران

    dinsdag 5 mei 2009

    سپاس بیکران از عزیزان همدل و همتبار

    سپاس بیکران از عزیزان همدل و همتبار

    هفته گذشته اعضای فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر گوولف کانادا، با کمک های مادی و معنوی خویش تمام مراسم تدفین جنازه و فاتحه خوانی دوشیزه جوان و نامراد مرحومه و مغفوره صبینه جان دختر بهرام اگمبیردی هنرمند نامدار اوزبیکستان و یکی از هواداران متعهد ففتا را به وجه بسیار عالی انجام دادند. به همین مناسبت محترم نجیب الله ضیارحمان مسوول فدراسیون فرهنگی تورکان افغانستان در شهر گوولف کانادا از هم میهنان خویش تقدیر نمودند که متن آن ذیلاً ارایه میگردد:
    برادران و خوهران نهایت عزیز و ارجمند!
    ازصمیم قلب وبا افتخار از فرد فرد شما خردمندان نیکو سرشت و همکاران و دوستان فرهیخته که در خدمت بزرگ و بی سابقه مرا یاری نمودید تا مراسم تدفین جنازه و فاتحه مرحومه صبینه اگمبیردی را باپاسداشت ارزشهای قومی و به وجه بسیار عالی انجام دادید،با خلوص نیت و از اعماق وجود خودسپاسگذاری می نمایم اینجانب دستان یکایک شما عزیزان خردمند و دوستان نیک اندیش را می فشارم و بر خود می بالم که دوستان و مهربانانی چون شما را با خود دارم. هیچ چیز برایم با ارزش تر از خدمت در راه شما مهربانان نیست.چون نیک میدانم که ما و شما مانند یک سلول از پیکر واحدی هستیم که بشریت نام دارد.برای پایدار ماندن این پیکر،همه سلولها باید در سلامت و هماهنگی کامل با یکدیگرباشند.من هم منحیث یک عضو افتخار دارم که خدمت گذار همین پیکر هستم و سلامتی این پیکر شما دوستان هستید که درسختترین و دشورترین لحظات زندگی قومی به دعوت من لبیک گفته و سرشار از مهر و دوستی در خدمت همنوع مصیبت رسیده تان شتافتید .امید است به یاری پروردگار،همواره دوست خوب برای دوستان وخدمتگذار صادق برای قوم خویش باشم و دوستی با شما بزرگان نیک اندیش و نیکو کار، پایدار و جاودانه بماند
    بی‌نهایت از لطف همگی شما سپاسگزارم.
    برادرتان نجیب الله ضیا رحمان

    woensdag 1 april 2009

    پیام الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم

    پیام الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم
    رهبروبنیاد گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان و
    رئیس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ج.ا

    و سید نورالله سادات رئیس شورای مرکزی حزب ج .م.ا.ا.
    بسم الله الرحمن الرحیم
    علمای کرام ، محاسن سفیدان معزز ، فرهنگیان و روشنفکران عزیز ، اعضای دارالانشا ، کمیته سیاسی وشواری مرکزی ، و تمام اعضاو هواداران جنبش ملی اسلامی افغانستان،
    هیئت رهبری و اعضای رزمنده جنبش جوانان افغانستان و جنبش زنان افغانستان ،
    هموطنان عزیز !
    خرسندم که یکبار دیگر توفیق الهی برای مان دست میدهد تابه بهانه سال نو وبهار نو یکدیگر را به آغوش میکشیم ، وبا قلوب مالامال از صمیمیت شروع سال دیگر از زنده گی مان را جشن میگیریم .
    تجلیل از سال نو وبهار نو درحقیقت تجدید یک درس تاریخی است که به ما حکایتهای تلخ وشیرین از گذشت زمان و عمر مان را بیان میکند.
    تجلیل از سال نو نیز زمانی معنی مییابد وموثر واقع میشود که گذشته وانچه انجام یافته مورد بررسی ومطالعه قرار گیرد ودرس های نو و گامهای آینده به اساس آن استوار گردد.
    هموطنا ن عزیز ، خواهران و برادران گرامی !
    جوانان غیور وباشهامت !
    ایام بهار پرموج ترین لحظات هیجانی خاطرات مانرا تازه میسازد. درست درهمین روزها ، یکنیم دهه قبل رستا خیز عظیم شما درمقابل فاشیزم و بیعدالتی شکل میگرفت ، قیام شمال وفتح شهر های جوزجان ، فاریاب ، سرپل ومزارشریف ، بغلان ، سمنگان ، کندوز یکی پی دیگر در همین روز ها آغاز شده بود.
    با قیام شمال بساط حاکمیت فاشیستی برچیده شد و برای اولین بار صدای عدالت اجتماعی وبرابری حقوق همه شهروندان افغانستان بلند شد. و طلسم امتیاز طلبی و افزون خواهی و هژمونیزم در کشورما نیز برای ابد ازهم پاشید. نخستین گامها به خاطر تاسیس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان برداشته شد.
    اگر بیاد بیاورید قیام شمال درپی به اوج رسیدن استبداد و خودکامه گی های عده یی صورت گرفت که درکشور فضای اختناق و دیکتاتوری راحاکم نموده بودند .دران دوران کابوس ظلم و بیعدالتی بر خانه خانه ملت مان سایه افکنده بود. ترس ، رعب و وحشت حکمروایی میکرد. روحیه هموطنان ما چنان خوردو خمیر شده بود که حتی بعضی ها جرئت انرا نداشتند تا هویت قومی و حقیقت اتنیکی خویش را آشکارا ابراز نمایند،از سخن گفتن به زبان مادری خود احتراز میکردند و از منسوب بودن به یک قوم ترکی،احساس حقارت مینمودند. زیرا سیاست اضمحلال قومی مانند اختاپوت عمل میکرد. تخم دشمنی عمیق علیه همه اقوام به ویژه ترک تباران از طرف عناصر مشخص درمیان جامعه پاشیده میشد. وضعیت غیر قابل تحملی به بار آمده بود.ازسوی دیگر اوضاع سیاسی درعموم کشور به بن بست مواجه شده بود. درفرایند قیام شمال جنبش ملی اسلامی افغانستان پایه گذاری گردید.
    ما قربانی های فراوانی دادیم تا نو نهال جنبش رابه درخت پرثمری تبدیل نماییم که همه از آن بهره مند شوند. در این راه صدها هزار جوان به شهادت رسید؛ تا آنانی که موجودیت مارا انکار میکردند به حقانیت دعوای ما سر تسلیم فرود آوردند. جنبش ملی اسلامی افغانستان میراث گرانبهایی است که ملت ما دربدل پرداخت بزرگترین هزینه مادی ومعنوی آنرا بدست آورده اند.
    اعضای رزمنده جنبش ملی اسلامی افغانستان
    جوانان دلیر ، آینده سازان پر افتخار !
    فراموش نه نمایید که « جنبش » فریاد عدالت وبرابری ، اتحاد وبرادری و احترام به حقوق شهروندی را در افغانستان بلند نمود و آنرا به گوش جهانیان رسانید. شما وارثان برحق میراث گرانبهای تاریخ کشور هستید زیرا بنیاد نخستین سنگ پایه های دموکراسی و حاکمیت مردم درکشور را تهداب گذاری نمودید.
    بیاد داریم آن روز ها را که بعداز پیروزی انقلاب اسلامی جنگ های داخلی به خاطر قدرت دامن زده شدو همه دارایی کشور را اماج یغما و تاراج بیگانگان قرار داد درشمال کشور ، قلمرو حاکمیت ج .م. ا. ا صلح آرامش برقراربود. فضای برادری و اخوت درمیان همه اقوام ، گروه های اتنیکی و مذهبی وجود داشت. همه امور به مشورت علما و اهل خبره پیش برده میشد. فضای باز فرهنگی زمینه آنرامساعدساخته بود تا رسانه های آزاد به وجود آیندو با همان امکانات محدود زمینه هایی برای تحصیل جوانان چه دختر وچه پسر درهمه رشته ها آماده گردیده بود. مکاتب جدید تاسیس میگردید. در حقیقت امر شمال به یگانه مرکز و پناهگاه روشنفکران کشور مبدل گشته بود. مساعی زیاد به خرچ دادیم که درشمال کشور برخلاف سایر نقاط افغانستان از دارایی دولت حراست صورت گیرد و مورد تاراج قرار نگیرد . درولایات دیگر حتی درمرکز نیز بیشترین فابریکات، دستگاه ها و موسسات دولتی اماج چپاول و تاراج قرار گرفتند. اما درشمال از ادارات دولتی و عام المنفعه به ویژه دستگاه ها و فابریکات نه تنها حفاظت صورت گرفت بلکه به ترمیم و تجدید انان نیز اقداماتی به عمل امد.
    بنیاد های تازه گذاشته شد. از میراث های فرهنگی حمایت صورت گرفت از جمله ترمیم روضه مبارک در مزار شریف و روضه مبارک درکندوز و سرپل ، بازسازی ده ها اثر تاریخی درشهر های مختلف دراوج درگیری های نظامی صورت گرفته است. شفا خانه ها و سرک های جدید سا خته شد. برق و گاز به خانه های مردم رسانیده شد. موسسات اموزشی جدید ایجاد گردید. وصدها اقدام دیگر که بیان ان از حوصله فرصت فعلی خارج میباشد انجام یافته بود...
    ما این کار ها را با حمایت مادی و کمک های سرازیر شده از خارج انجام نداده بودیم . ما از امکانات داخلی این کار ها را انجا م دادیم . واین را ثابت نمودیم که افغانستان میتواند به پای خود بایستد.هرگوشه افغانستان دارای امکانات وسیع اقتصادی است ولی عدم موجودیت یک نظام واقعی مردمی ، مشکل اساسی مردم افغانستان است.
    دولت های افغانستان پیوسته ازمردم فاصله داشته اند. فروپاشی اعتماد درمیان جامعه بزرگترین مصیبتی که رهبران افغانستان باید آنرا درک نمایند. واحیا و ایجاد این اعتماد مستلزم ایثار وقربانی های بزرگ است.
    ما به این باور هستیم که مردم افغانستان به این سطح تحمل رسیده اند که یکدیگر را درک مینمایند و به هویت فرهنگی و موجودیت یکدیگر احترام قایل می شوند. ولی نباید ناگفته گذاشت که این کافی نیست.
    زیرا جنگ هنوز دامن گیر کشور بوده و در بسترآن تاکنون خصومت های قومی ادامه دارد. جامعه جهانی و نیروهای ناتو نیز در جنگ با تروریزم دچار تردد گردیده اند. عده یی برتداوم جنگ اصرار میورزند و عده یی هم جنگ را راه حل نمیدانند.
    در یک چنین مقطع عناصر فرصت طلب ، تلاش دارند تا فضای صلح و ارامی نسبی ایکه درشمال افغانستان به برکت فرهنگ پر بار و فدارکاری شما مردم غیور بر قرار است را عمداً برهم بزنند وخود تماشا گر اختلافات درونی مردم باشند .
    هموطنان عزیز !
    دقت شما را به این مطب جلب مینمایم . جای شگفت ، تاسف و تاثر است اینکه درمقامات بلند دولت و حکومت کسانی تکیه زده اند که اصلا مسئولیتهای تاریخی خویش را دربرابرملت، وطن،آینده کشور و منفعت های ملی فراموش کرده اند. وکاملا برعکس وظیفه ایکه قانون به دوش ایشان گذاشته است عمل مینمایند.
    از مسند دولتی که به خاطر تامین عدالت و خدمت گذاری به ملت افغانستان به ایشان امانت داده شده است ، به نفع اغراض وسلیقه های شخصی سؤ استفاده مینمایند.
    وزارت فرهنگ دولت خود با برخورد های عجولانه وکینه توزانه باعث بغرنج تر شدن مشکلات حل ناشده زبانها واقوام که میراث حاکمیتهای استبدادی گذشته است میگردند. با اینگونه اقدامات خویش اقوام دیگر را دربرابر هم قرار میدهند وخود/ تماشا گر ونظاره گراین بدبختی میشوند. چنان میپندارند که ازین عمل به نفع قوم منسوبه خود بهره برده میتوانند. ازین رو به خود و اعمال خود میبالند.
    با تاسف باید بگوییم که وزارت فرهنگ کشور نه به خاطر احیای و رشد فرهنگ بلکه به خاطر امحای فرهنگ وفرهنگ ستیزی فعالیت می نمایند. ماجرای دشمنی با زبان فارسی – دری که چندی قبل ازسوی وزارت فرهنگ دامن زده شد ، افتضاحی است که از جانب مطبوعات جهانی با تعجب و تمسخر انعکاس داده شد. کشمکش روی اصطلاحات دانشگاه و دانشکده وغیره اصطلاحات کوچک مدت ها ذهنیت وفرصت جوانان عزیز را به هدر مصروف ساخت .
    سخن گفتن ازبرخورد های متعصبانه در سیستم کادری وزارت فرهنگ و تعدادی از وزارت خانه های دیگر از بدیهیاتی است که لزومی بر تشریح و توضیح ندارد. واخیراً یکی دیگر از اقدامات فرهنگ ستیزانه این شخص ، اشاره وی مبنی بر از بین بردن کتیبه ای در روضه مبارک میباشدکه که شما فرهنگیان بعداز ترمیم اساسی روضه مبارک با ذکر کارکرد های کسانی که دران زمان نقش داشته اند در داخل ساحه روضه مبارک تحریر ونصب نموده بودید.
    او با این حرکت خود اگر ازیک طرف میخواهد تعصب درونی اش را نشان بدهد،ازسوی دیگر میان اقوام ساکن شمال یک درز و خلا ایجاد نموده میخواست به اختلافات قومی دامن زده ، فضای همزیستی را درشمال نیز برهم بزند.
    هر چند او ، به انجام این عمل ، که خلاف نورمهای اخلاقی ومغایر احکام شرعی وغیر علمی بوده وسرقت تاریخی به حساب می آید. موفق شده نتوانست ، ولی یکبار دیگر به تندیس زخمی و خونین اعتماد وهمبستگی ملی مان با شمشیر تعصب ضربه دیگری وارد نمود.
    حکم از بین بردن یک کتیبه از یک مکان مقدس چون روضه مبارک نه درخور صلاحیت وزیرونه درصلاحیت کدام مقام دیگر است. این کار را طالبان هم انجام نداده بودند. زیرا انجام این عمل ماخذه تاریخی دارد و یک جرم تاریخی میباشد. به جا خواهد بود درینجا از محترم استاد عطا محمد نور والی بلخ و تعدادی از شخصیت های دیگری که تلاش به خرچ دادند تا جلو اقدامات گرفته شود سپاسگذاری نمایم . زیرا مردم از انجام این عمل خیلی ها متاثر میگردیدند.
    هموطنان عزیز !
    کسانی هستند که از حوصله مندی وبردباری شما سؤ استفاده مینمایند. وبه این خیال وتصور اند، درین چند روز قدرت ناپایدارخویش نقشی را که طی قرن ها در تاریخ کشور متجلی بوده وحک گردیده است با حرکات ناشیانه و تعصب آمیز نابودسازند.
    اگر چه این امر بسیار بدیهی است که بگوییم ، شمال مرکز ترکهای افغانستان است و هیچکس نمیتواند از آن چشم پوشی نماید. زیرا این سخن یک حقیقت تاریخ است. آیا میتوان از بلخ و شهر مزارشریف یاد آوری کرد وازنام امیر علی شیر نوایی و سلطان میرزا حسین بایقرا انکار نمود؟
    این حرکات ، دشمنی درسطوح کوچک و خصومت با این وآن نیست. این اعمال پارچه ازیک ستراتیژی بزرگ به خاطر دامن زدن به اختلافات قومی درشمال است. در عین حال تلاش صورت میگیرد تا یک فرهنگ نابود گردد. این کم خردان کوردل غافل ازآنند که صاحبان این فرهنگ هنوز زنده اند.
    ایشان فراموش کرده اند که بلخ پایگاه مردمی جنبش و مرکز ترکستان است . دیگر مردم این خطه صاحب فرهنگ خود اند .افتخارات ترکها را نمیتوان با تغییر نام مکاتب و یا ازبین بردن کتیبه ها نابود نمود . از ایشان باید پرسید مگر روضه مبارک را چگونه نابود خواهی کرد ؟ که آنرا جد مان سلطان حسین بایقرا و امیر علی شیر نوایی بنیاد گذاشتد و اعمار نمودند . امروز اگر شهری بنام مزار شریف وجود دارد بنیاد آنرا سلطان میرزا حسین بایقرا و امیر علی شیر نوایی گذاشته است. هژده نهر ونهر شاهی که امروز سرسبزی شهر مزارشریف مرهون آن است توسط اجداد مان کشیده شده اند.
    آثارسلاطین وامپراتوران ترک در هرگوشه وکنار کشور وجود دارد علاوه ازولایات شمال درجنوب شرق و غرب کشور هرطرف آثار فراوانی وجود دارند ازجمله مشهورترین آنها درکندهار ، ننگر هار ، زابل ، غزنی هرات کابل وسایرمناطق مهمترین آثار فرهنگی دیده میشود که مربوط به دوره های طلایی حکمروایی ترکها درین سرزمین باقیمانده است مگر این فرهنگ ستیزان با این آثار چه گونه برخورد خواهند کرد؟
    هموطنان عزیز ، علمای کرام ، محاسن سفیدان ، فرهنگیان ، روشنفکران اهل کسبه ، خواهران و برادران عزیز !
    هوشیاری تانرا دربرابر دام مکر وحیله گری های دشمنان آرمانهای تان حفظ نمائید . اتحاد یکپارچگی همبستگی و اتحاد شما ، طلسمهای بزرگ دروغ ونیرنگ ، بدخواهی و خصومت/ علیه فرهنگ غنی و پربار تان را درهم می شکند .
    دیگر شما آن ملت فراموش شده و محکوم به اضمحلال ونابودی نیستید. شما با قهرمانی های خویش روند زمان و تاریخ را دگرگون نمودید. موجودیت و حضور فرهنگی خویش را باخون صد ها هزار دلبند جوان رقم زدید. نظام موجود درافغانستان مرهون فدا کاری های شماست. صاحبان برحق این نظام شما هستید. این شما بودید که قانون اساسی را درکشور به وجود آوردید و در آن قانون رسمیت و حضور خویش را درکشور تسجیل نمودید. هیچگاه در روحیه خود به نومیدی وشکست راه ندهید.
    اعضای رزمنده و پرافتخار جنبش جوانان افغانستان
    آنگونه که در کنگره خویش مرا به عنوان پدر معنوی ورهبر خویش خطاب نمودید ، ضمن اینکه ازین احساس صمیمانه شما ابراز سپاس مینمایم ، باید بدانید که پدر معنوی شما زنده هست، جنرال دوستم هنوز زنده است و من نمیتوانم در برابر مسئولیتی که ملتم به عهده من گذاشته است بی تفاوت بنشینم و تماشا گر اینگونه دسایس و توطئه ها باشم.
    دشمنان شما تبلیغات سیاسی براه انداخته اند که گویا رهبر تا ن پناه سیاسی برده است ، این یک گل خشکی است که به دیوار نمیچسپد ، ناگذیری ها ، معاذیر وتکالیف شخصی ای دارم که درمدت کوتاهی به رفع ان خواهم پرداخت و دو باره در پهلوی شما جای خواهم گرفت. قبل ازان که شمال کشوردر اثر توطئه داخلی توسط طالبان اشغال گردد/ من احصائیه یی را از جوزجان انجام دادم ،تنها از قرات نزدیک و قصبات شهر شبرغان 19000 جوان همرزمم را از دست داده بودم ، دلبندان شهید و همسنگران قهرمانم از سایر ولایات را نمیتوانم در قید رقم ذکر نمایم .همچنان تنها در حادثه قیصار دریک روز یک هزار همسنگرم را شهید دادم.
    شما اکنون تصور نمایید که چه تعداد همرزمانم را تاکنون دراین راه قربانی داده ام . همسنگران همرزم ونزدیکم را همه میشناسند ، از سطوت و ابهت ایشان لرزه بر اندام دشمن می افتاد . تصور نمایید من چه قهرمانانی را از دست داده ام. آیا من انها را فراموش کرده میتوانم ؛ من دیگر راه عقب نشینی ندارم ، خود را درمقابل شما جواب ده حس مینمایم .
    سرنوشت شما سرنوشت من است . شما بودید که فشارهایی را که بالای من واردشده بود بامن تقسیم نمودید. من شما را هرگز به فراموشی ترک نمی نمایم. امروز من جایی را که باید بروم تعیین نموده ام و آن جایی است که همسنگرانم تحت سنگ پارچه های مرمرخوابیده اند. تا آن گاهی قلب درسینه ام میطپد و خون دررگهایم جاری است من راه آرمانهای همسنگرانم را ادامه میدهم . به این باور داشته باشید. شما روحیه خود را قوی نگه دارید به مذلت و حقارت تن در ندهید . شما فرزندان پدران قهرمان و باشهامت هستید.
    هموطنان شرافتمند ، دوستان عزیز !
    به جاست درین مقطع ازهمه جامعه جهانی وکشورهایی که از داعیه برحق ما حمایت میکنند ابراز سپاس و شکران نماییم . به ویژه ازکشور ترکیه و مقامات آن که عمیقا دوستی بی شایبه خویش را با افغانستان به اثبات رسانیده اند تشکری نمایم .
    من در ترکیه هیچگونه مشکلی ندارم ، بلکه هیئت رهبری دولت ترکیه به شمول رئیس جمهور و نخست وزیر و همه ملت ترکیه به من احترام خاص داشته ، در منزلی بالا تر قصرزنده گی مینمایم . به این باور داشته باشید که ترجیح من قرارداشتن درپهلوی شماست اما من درینجا مصروف دیدو وادید با دوستا ن بین المللی هستم .هرلحظه مشکلات کشور را مورد بحث وبررسی قرار میدهیم .
    ترکیه یگانه کشور مسلمان درچو کات تشکیلات ناتو میباشد. دوستی میان افغانستان و ترکیه اززمان مصطفی کمال اتاترک وامیر امان الله خان بنیاد گذاشته شده است.
    همکاری های ترکیه پیوسته بیغرضانه درجهت التیام زخم های اساسی کشورمان همانا تقویت فرهنگی و به خصوص در عرصه آموزش متجلی می باشد. به گونه نمونه میتوان از ساخته شدن دانشگاه در ولایت جوزجان یاد اوری کرد. من ساحه یی را که به تلویزیون آینه در شهر شبرغان درنظر داشتم ، در اختیارشان قرار دادم تا دانشگاه جوزجان درآن ساحه ساخته شود . و هم میتوان از ساختن مکاتب متعدد درسایر نقاط کشور یاد اوری کرد.
    علمای کرام ، محاسن سفیدان معزز ، ، فرهنگیان و روشنفکران عزیز ، اعضای دارالانشا ، کمیته سیاسی وشواری مرکزی ، و تمام اعضاو هواداران جنبش ملی اسلامی افغانستان،
    هیئت رهبری و اعضای رزمنده جنبش جوانان افغانستان ، جنبش زنان افغانستان ،
    هموطنان عزیز !
    آزمون دیگری که در برابر شما قرار دارد. ما درآستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم . امروز حزب ملیونی ما به مثابه نیروی ارگانیک ، نیرومند وقوی تر ازهرزمان دیگر درصحنه سیاست کشور با امکانات بسیار وسیع حضور دارد. همبستگی خویش را با حزب خویش حفظ نمایید . همه مسایل تان را با رئیس حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان و هیئت سیاسی ان در تفاهم حل وفصل نمائید. در انتخابات گذشته اگر موقف سوم را احراز نموده باشید ، یقین دارم درین انتخابات موقف دوم ازان شماست.
    عنقریب انتخابات شورای ملی نیز متعاقبا آغاز خواهد شد. ازهمین اکنون آماده گی داشته باشید. در نظامهای دموکراتیک ، دوره های انتخاباتی خود دوره هایست که ملت نماینده گان خویش را درمعرض امتحان قرار میدهند . شما نیزنماینده گان تان را مطالعه نمائید. ازهمین اکنون نماینده گان واقعی تان را ازمیان آگاه ترین ، جسورترین، وفا دارترین شخصیتها به ارمانهای تان برای کاندید شدن مشخص نمایید. اساسات واصولی را که خود فیصله می نمایید به ان پابند باشید . صداقت و راستکاری را پیشه خود سازید.هرکدام نمونه کامل از اخلاق متبارز جنبشی و دوستمی بودن برخوردار باشید.
    در انتخابات شورا های ولایتی تان نیز این دقت را فراموش نه نمایید. جوانان جسور ، آگاه وبا شعور را ازمیان تان تشخیص نمایید تا بتواند درمقابل دشواری ها و وظایف سنگین از خویش استقامت و پایداری نشان بدهند. شما بهترین سرمایه جنبش و دوستم هستید. این سرمایه فنا ناپذیر است و ما به این سرمایه باور داریم .
    هموطنان عزیز ، علمای کرام ، محاسن سفیدان و روشنفکران
    نماینده گان ملت در پارلمان ، سناتوران و اعضای محترم شورای ملی
    در مرحله حساسی قرار داریم . بیایید به خاطر سرنوشت وطن و مردم آن دست اتحاد ویکپارچه گی را فشرده تر بفشاریم.
    توصیه من به هیئت سیاسی ودارالانشا حزب و جنبش جوانان پیوسته همین بوده است که در موضعگیری های سیاسی مسائیل اصولی را پیشکش نمایید. زیرا یک حزب وسازمان زمانی موفق است ووجود آن معنی دارد که دارای یک هدف بزرک واستراتیژی معین باشد. اگرمنظور از مبارزات من دست پیدا کردن به احراز مقامات دولتی میبود ، پست معاونیت ریاست جمهوری قبلاً برای من پیشنهاد شده بود ، در انصورت من آنرا می پذیرفتم که چنین نکردم و آنرا قبول نکردم .
    مسئولانان مانباید فراموش کنند که هم برای حزب ما هم برای جامعه ما بهترین مقام وموقف/ اصلاح نظام واستوارنمودن آن با راهکارهای آزموده شده دموکراتیک می باشد.
    یکی ازمواضع برگشت نا پذیر ما آوردن تغییرات اساسی درنظام جمهوری افغانستان مطابق به قانون اساسی آن است. دیگر جامعه جهانی نیز به این باور رسیده اند که ساختار جغرافیایی و جیوپولیتکی افغانستان چنان است که نظامهای دیکتاتوری وتوتالیتر نمیتواند جوابگوی نیازهای افغانستان باشد. افغانستان به یک سیستم اداره غیر متمرکز وقوی شدیدا محتاج است. چنانچه درین اواخر این بحث درسطح بین المللی ونیروهای ائتلاف نیزمطرح گردیده است.
    یکی از مواردی که حزب ما در مذاکرات خود به عنوان خواست ما مطرح مینماید عبارت از انتخابی بودن والی ها ، ولسوال ها ، قوماندانی ها و رهبری موسسات محلی اداره وقدرت میباشد.
    هموطنان عزیز!
    دقت وتوجه همه شمارا جلب مینمایم .
    اینرا فراموش نه نمایید و با گوش جان بشنوید و به حافظه تان بسپارید. ونسل نسل تان فراموش ننماید که این یگانه خواست انصراف ناپذیر جنرال دوستم است و حزب مانیز در هیچ صورت ازین موضع انصراف ننمایند. تکرار مینمایم :
    یکی از مواردی که حزب ما در مذاکرات خود به عنوان خواست ما باید مطرح نماید ، عبارت از نظام اداری غیر متمرکزو انتخابی بودن والی ها ، ولسوال ها ، قوماندانی های امنیه و رهبری موسسات محلی اداره وقدرت میباشد.

    هموطنان عزیز همرزمان دلیر و باشهامت
    بیایید اگر دیگران درکشورمصروف توطئه چینی و دسیسه سازی هستند . اگر دشمنان وطن آب را گل آلود ساخته ماهی میگیرند. اگر میخواهند درمیان ما تخم دشمنی کاشته ، نفاق افگنده ، حکومت نمایند. شما با هوشیاری ومتانت تان ثابت نمایید که فرزندان حقیقی ووارثان برحق این کشور شما هستید. ما طرفدار برقراری ثبات و امنیت درکشور هستیم . جوان مانیرو صلح و سازنده گی هستند.
    ما بار ها نگرانی خویش را از وضعیت امنیتی کشور ابراز نموده ایم.
    ما هميشه و به طور داوامدار از مساعي جامعه بين المللي، ناتو و ايالات متحده آمريکا در شکست دادن نيروهاي تروريستي و آوردن ثبات و دموکراسي در افغانستان قوياً حمايت نموده ایم. حمايت ما در هر دو عرصة فوق الذکر هم جنبه نظري و هم عملي داشته است.
    اما لازم است بگویيم که در اين اواخر شدت رشد فعاليتهاي طالبان والقاعده و بالمقابل ناتواني نيروهاي افغانستان وجامعه بين المللي در توقف دادن پروسه مذکور به طور روز افزوني ما را نگران مي سازد.
    جوانان عزیز ،
    خواهران رسالتمند!
    موفقیت شما در همبستگی تان است . صفوف تان را متحد تر سازید.
    نجیب الله سلیمی معاون جنبش ملی اسلامی افغانستان و يکي ازموسسان جنبش جوانان افغانستان نیز که چندی قبل در مریضی درترکیه تحت تداوی قرارداشت با لطف ومرحمت خداوند صحت یاب گردیده وعنقریب برخواهد گشت . همه امور مربوطه رادرتحت مشوره و هدایت او به پیش ببرید.
    هوشیاری ومتانت تانرا حفظ نمایید. وطن ، مردم و سرنوشت شان بادستان شما رقم زده میشود. خونهای ریخته شده و شهدای نامراد را فراموش نه نمایید. امروز در هر کجایی که هستید ، در هر موقفی که قرار دارید ، مدیون قهرمانی ها و جانبازی هایی هزاران جوانی هستید که در راه آر مانهای شما حتی از صرف عزیز ترین نعمت زنده گی دریغ نکردند و جام شهادت نوشیدند.
    اگر انها در صحنه های مقاومت و مجادله ایستاده گی نمیکردند ، شاید امروز وضعیت دیگری به میان می آمد. اجازه ندهید ایام مذلت و بدبختی دوباره دامن گیر شما گردد .
    وضعیت چنان است که دربرابر خواستهای برحق شما و بادشنه و شمشیر جواب داده میشود. هنوز خون شهدای جوان جوزجان تازه گی دارد. آیا از خود پرسیده اید که جوانان جوزجان در برابر کدام جرم به رگبار گلوله بسته شدندومظلومانه به خون طپیدند. آنها خواستهای برحق شما رامطرح نمودند ، آنها به خاطر عقیده شان و باورشان محکوم به نابودی شدند. ایشان ابتدایی ترین حقوق شهروندی شان را که قانون اساسی کشور به ایشان قایل شده بود مطالبه میکردند که به کشتار دسته جمعی معروض ماندند. امروز آن جاده ایکه با خون جوانان جوزجان رنگین شده بود به یک نام دیگر مسمی میگردد. این یک عمل تصادفی نیست . جوزجان هم شخصیت های علمی و هم شخصیت های تاریخی و هم قهرمانان زیاد دارد. این عمل مغرضانه و نفاق افگنانه به خاطر پاشیدن نمک برزخم های ماست. این را خوب درک مینمایندکه به این ارزو های خویش نایل نمیشوند .
    جنبش با تمام قوت خویش آن جاده را به نام شهدای 8 جوزا مسمی مینماید و آن صحنه جانگداز را درلوح سنگی نقش تاریخ خواهد ساخت .
    دیگردشمن باید بداند که بااین گونه اقدامات نمیتواند ، جلو حرکت کاروان شما را سد شود.
    همه جوانان ما به خصوص جوانان ولایات جوزجان وفاریاب ، تخار، کندوز ، سرپل ، سمنگان اگر ضرورت بیافتد بازهم به ایثار وفداکاری به خاطر حق و عدالت ایستاده گی مینمایند و تا اخرین رمق حیات به مبارزات خویش ادامه میدهند...
    قهرمانی های جوانان ما ، صفحات تاریخ را مملوساخته است . اگر تعبیر جایز باشد این دشتهای سرخ، عکسی از خون همان شهیدان ما ست که به خاطر آزادی رفاه و حقوق انسانی و انسانیت ریختانده اند.
    جوانان عزیز ،
    بهار و سال نو را با نیروی نو ، باایمان به استقامت و پایداری درراه حق و حقیقت یکبار دیگر به همه شما تبریک و تهنیت گفته از خداوند متعال آرزومندم تا این سال نورا سال برکات و فیوض برای همه بگرداند.
    ومن الله التوفیق
    الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم
    رهبر وبنیاد گذار جنبش ملی اسلامی افغانستان
    ورئیس ارکان سرقوماندانی اعلی قوای مسلح ج.ا
     
  • بازگشت به صفحه اصلی
  • بازگشت به صفحه اصلی