• بازگشت به صفحه اصلی
  • donderdag 16 juli 2009

    اعلامیه دفتر مطبوعاتی سترجنرال عبدالرشید دوستم بنیانگذار ح ج م ا ا

    اعلامیه الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم رئیس اركان سرقومندانی اعلی قوای مسلح موسس ٫ بنیان گذار و رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان
    به جواب مقاله ۱۱ جولای ۲۰۰۹ روزنامه نیویورك تایمز
    جناب ویراستار
    من از نشر مقاله تحت عنوان احساس بی تفاوتی آمریكا بعداز كشته شدن اسیران جنگی طالبان توسط جیمز رایزن كه بتاریخ ۱۱ جولای ۲۰۰۹ بنشر رسید ه است بسیار متاثر و مایوس هستم . منبع اصلی این گزارش یك حكایت دروغین است كه بار اول در سال ۲۰۰۱ ظاهر و حد اقل چهار بار توسط نیویورك تایمزو یا جراید دیگر به چاپ رسید شورای عالی صفحات شمال كشور كه شامل تمامی اعضای جبهه متحد شمال بود ٫ بعداز غور دقیق این قضیه در ماه سپتمبر سال ۲۰۰۲ اعلامیه پخش كرد كه در آن بصورت صریح گفته شده بود كه هیچ نوع كشتار عمدی ویا با قصد قبلی اسیران جنگی صورت نگرفته است . این واقعیت همچنان توسط مسوولین تسلیم گیری اسرای جنگی بشمول داكتران و اعضای قوای نظامی آمریكا هم تایید شده است . بر علاوه برایم گزارش داده شده بود كه وزارت دفاع آمریكا هم درست بودن عین راپور ها را تایید كرده بود بعداز اینكه بد رفتاری در برابر اسرای جنگی طالبان و القاعده صورت گرفته باشد ٫ دكتوران ما در شبرغان كاركنان طبی آمریكا و مامورین موسسه آی سی آر سی درنواحی شهر كندز و بمباردمان دوامدار در جبهات شان سخت مجروح شده بودند از هلاكت نجات داده شدند . باز هم تكرار میكنم امر مان كاملا واضح بود. تمام افراد قوای نظامی جبهه متحد شمال جدا موظف بودند تا با اسرای جنگی به درستی رفتار كنندمن باز هم میخواهم این حقیقت را واضح نمایم به لحاض اینكه این مقاله در روزنامه شما بروز ۱۱ جولای ۲۰۰۹ نشر شد حتما به اساس كدام انگیزه سیاسی نوشته شده بود و فعلا در تمام دنیا پخش وتكثیر شده است . خواننده های روزنامه شما حق دارند بدانند كه مقاله آقای رایزن گزارش تازه ای نبوده فقط تكراریك حكایت كهنه است كه در ۲۶ ماه اگست سال ۲۰۰۲ در مجله نیوزویك نشر شده بود و آن هم شباهت زیادی به یك حكایت جعلی دیگری بود كه توسط كسی بنام جیمی دوران پخش شده بود . احصائیه كسانیكه آقای دوران ادعا میكرد بدست جبهه ملی شمال كشته شده بودند بیشتراز تعداد تمامی اسرای جنگی در نزد آنان بود . او همچنان تهمت بسته بود كه جنایت آمریكایی ها و جبهه متحد شمال در سطح خود شباهت داشت به قتل عام دسته جمعی یعنی نسل كشی یهودیان توسط هیتلر در جنگ جهانی دوم أغاز این قضیه توسط آقای دوران مانند یك سلسله گزارشات اغراق آمیز دیگر مربوط به واقعه طغیان در قلعه جنگی در نزدیكی شهر مزار شریف ٫ توسط منابع مشكوك پاكستانی عرض وجود كرد كه بعدا بطور كلی تردید شد مضحك بودن گزارش این مقاله وقتی واضح تر می شود كه ما متوجه به اتهامات باور نكردنی ٱن شویم چه تمامی این اعمال وحشتناك گفته میشود توسط یك گروپ غیر منسجم جبهه شمال بیشتر از ۴۰۰۰ مرد جنگجو و عده ای عساكر قوای مخصوص آمریكا ٫ همه شان منتشر روی یك ساحه ۵۰۰ كیلومتر مربع بودند انجام یافته است . مهمتر از همه اینكه یك تعداد فوق العاده زیاد خبرنگاران بین المللی هم زمان در طول یگانه شاهراه مواصلاتی بین مزارشریف و شبرغان در حال گشت و گزار بودند و بعضا هم كندك های نظامی را همراهی میكردند . ولی راپوری درین راستا نشر نكرده اند بر علاوه اگر همچون عمل صورت میگرفت به این معنی بود كه نه قوای آمریكا و نه هم جبهه متحد شمال برای بدست آوردن معلومات از اسرای جنگی كدام ارزشی قایل بوده در صورتیكه آنها تمام اسرای جنگی را میكشتند . این هم در زمانیكه ما تلاش داشتیم موقعیت های مخفی طالبان را كشف و معلومات دیگری بدست بیآوریم كه از امكان حملات طالبان چه در داخل افغانستان و چه در نقاط دیگر جهان بشمول آمریكا جلوگیری شود . بدین ملحوظ كشتار اسیران جنگی در سطح كه ادعا شده هم از نگاه اصول استخباراتی و امنیت و هم از دیدگاه نظامی غیر قابل تصور است همچنان توطیه به این سطح و شرح در پیش چشم ناظران آی سی آر سی و خبر نگاران بین المللی ضرورت با داشتن یك تشكیلات خبره و ماهری دارد كه خیلی بالاتر از امكانات افغانستان آن زمان بود . به لحا ظ اینكه ما حتی قادر نبودیم ادویه لازم برای مجروحان خودمان یا مهمات برای جنگ و حتی مواد غذایی برای خودمان تهیه وتدارك كنیم . پس چطور امكان آن وجود داشت كه ما چنین توطیه بزرگ را براه اندازیم ؟ به بسیار ساده گی باید گفت كه هیچ امكان این كار وجود نداشت پس سوال درین جاست كه چرا همچو گزارشات دروغین بار بار به تكرار به نشر میرسد و این در حالیكه محتوای آن هفت سال قبل از طرف افغانها ومقامات آمریكایی رد شده بود . من به این باور هستم كه یكی از دلایل آن وضع پرجنجال وزننده سیاسی فعلی در آمریكاست . من همچنان معتقد هستم علت دیگر آن عبارت از شرایط حساس جبهه گیری های انتخاباتی انتخابات ریاست جمهوری پیش رو درافغانستان میباشد . مع الاسف این شرایط ناگوار كنونی است كه باعث قدرتمند شدن و توسعه نفوذ شورشیان متمرد شده وسبب عمده تلفات قوای بین المللی و افغان می گرددامروز آقای رایزن باا حیای دو باره این گزارش دروغین هفت سال پیش را یك واقعه پنهان نگهداشته شده جلوه داده است . اما درین جا هیچ چیزی قابل پنهان كردن ابدا وجود نداشته است و ندارد وی در راپور خود عكسهای ماهواره ای را اضافه كرده است كه به امكان حفریاتی درقسمت دشت لیلی اشاره میكند ٱنچه را كه درین گزارش برملا نمیسازد این است كه زمانی را كه به آن اشاره میكند هیچ نوع حفریات وجود ندارد . چه من در آن زمان رهبری منطقه شمال را بر عهده داشتم من در آن زمان مواظب بودم تا هیچ كس محل مورد نظر را كاوش قرار ندهد تا سال های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ میلادی تمامی قوای نظامی جبهه متحد شمال در منظقه خلع سلاح شده بودند . قوای ملل متحد ووزارت امور داخله حكومت مركزی مسولیت منطقه را به عهده داشتند . من از سال های ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ در كابل سكونت داشتم و بعداز اواخر سال ۲۰۰۸ در تركیه میباشم ٫ پس گزارش خود آقای رایزن در باره نقش من چیز های ضد ونقیض را ارایه میدارد . مثل اینكه همچو تناقضات نادیده گرفته می شود این واقعا برای من وبرای اكثر افغانها عجیب است كه تعداد كثیری خبر نگاران آمریكایی تلاش دارند تا عساكر شجاع و شرافتمند خود شان و دوستان وهمكاران آنها را مورد ملامت قرار دهند آن هم در حالیكه جنگ رو به شدت است ویك تعداد زیاد عساكر آمریكا و قوای ناتو روزانه به دست طالبان و یاران خارجی شان كشته می شوند و این هم در حالی صورت میگیرد كه اكثریت خبرنگاران به قوای طالبان و القاعده پاس آزاد داده اند تا طالبان بشكل گسترده به شمال بر گشته مردم را بترسانند ٫ مرعوب سازند وهم بكشند هفت سال كوشش جهت ملت و دولت سازی توسط غربی ها با هزینه بیش از حد تنها باعث ازدیاد عملیات و تحكیم قدرت وگسترش طالبان و القاعده به پاكستان و آسیایی میانه شده است بزرگترین مایوسیت من درین است كه هیچ یك گزارشات در مطبوعات غرب از حكایت خودگزری و قبول خطر توسط ٱمریكا وجبهه متحد شمال را شرح نمی دهند . خصوصا هزاران افغان كه به دست طالبان به شهادت رسانیده شده اند . هیچ یاری هم از امكان نجات یافتن حیات صد ها بلكه هزاران آمریكایی به لحاظ شجاعت ازبیكان ٫ هزاره ها ٫ تاجیكان و پشتون های افغانستان كه بعوض آنها جان های شیرین شانرا در افغانستان قربان كرده اند . میشد تا حقایق به صورت متوازن تحلیل وبررسی میشد تا قدمهای موثر به سوی تفاهم ٫حسن نیت واعتماد در بین مردمان محروم و گروهای متلاشی شده از همدیگر ودولت شان برداشته میشد . واما درضمن پاسخ به ویراستار نیو یارك تایمز و با استفاده از فرصت می خواهم اذعان نمایم كه این جانب شهروند افغانستان هستم ما قانون اساسی و سایر قوانین كشور خودمان را داریم و دارای رئیس جمهور منتخب میباشیم . حل مسایل و موضوعات مربوط یا منصوب به شهروندان افغانستان با هر سطوح و درجات مربوط مراجع قضایی وعدلی افغانستان میباشد و افغانستان الحمدالله یك كشور مستقل است و خود میتواند در باره مسایل خود تصمیم بگیرد . نیز خطابم به هموطنان عزیزم همین است كه بی اعتنا به شایعه پراگنی های مطبوعاتی كه انگیزه های سیاسی پشت سر آن قرار دارد اراده خود را برای انتخابات و انتخاب رئیس جمهور آینده خود جلالتمآب محترم حامد كرزی جزم نمایند اینجانب قریب هفت سال پیش و چند بار دیگر با ینگونه شایعه سازی ها مواجه شده بودم و همزمان و عندالموقع پاسخها را داده ام شما اطمینان داشته باشید جنرال دوستم بزودی به میان شما مردم قهرمان بر میگردد . راه مبارزه راه هموار نیست راه پرفراز ونشیب است . جنرال دوستم این فراز و فرود ها را بسیار دیده است . این شایعه سازی ها بر اراده محكم ملی او اثر نمیگذارد . به سخن شاعر
    دربیابان گر به شوق كعبه خواهی زد قدم سرزنشها میكند خار مغیلان غم مخور الحاج ستر جنرال عبدالرشید دوستم رئیس اركان سرقومندانی اعلی قوای مسلح موسس ٫ بنیان گذار و رهبر حزب جنبش ملی اسلامی افغانستان
    مأخذ: سایت جنبش ملی اسلامی افغانستان

    Geen opmerkingen:

     
  • بازگشت به صفحه اصلی
  • بازگشت به صفحه اصلی